چکیده:
آوازه ایران در معماری جهان آن چنان طنین افکنده که تاریخ معماری جهان خود را وامدار آن می داند.از بنای زیگورات چغازنبیل که درحدود 1250 سال قبل ازمیلاد مسیح بنا شده، تا اکنون بیش ازسه هزار سال می گذرد. آنچنانکه در کتاب ها آمده، به عنوان تمدنی بزرگ و باشکوه از پیشتازان علم و فرهنگ و هنر بوده ایم. دانشمندان بزرگی چون ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و... دراین سرزمین زیسته اند و حاصل رنج خود رابه جهانیان عرضه داشته اند. معماران گمنام ایران چنان روحی در کالبد معماری ایران دمیده اند که گویی پاسارگاد و نقش جهان با نفس آنها زنده است. گویی آنها روح ابدی خود را در معماری به یادگار گذاشته اند. اما اینک ایران دارای معماری کاملا تقلیدی، بی روح و بی هویتی است که باید در ریشه یابی این مشکل و حل آن بسیار کوشید.
خلاصه ماشینی:
"به این مهم که برایش مفهومی اساسی و تخصصی در معماری قائلیم را پی می گیریم ، سخن ، از وجه برونی فضای معماری است : چه آنگاه که معماری روی به بیرون ( به معنای فشای باز همگانی، غیر خصوصی) می نگرد و چه آنگاه که متوجه درون است و سطوح نمایانگر بنا یا روی به ساکنان و شاغلان و بهره وران را معرفی میکند، در نهایت ، از سطوحی استفاده میکند که – در معماری ایرانی ، به ویژه در فضاهای نیایشی – تنها تا اندازه ای محدود نمایانگر پیکره ی ساختاری می شوند؛ همان گونه که جامه ی آدمی زاد، الزاما، نمایش دهنده ی پوست بدن وی نیست و تمام حرکت وی را نیز نه می خواهد و میتواند نشان دهد.
پنجم - معین نبودن معیارهای علمی برای شناخت و سنجش و برای آموزش معماری در ایران ، با این پدیده ی بسیار مهم روبه روی گشت : دانشمندانی بسیار علاقه مند به هنر معماری ایران ، بیش تر به زبان انگلیسی و بعد فرانسوی و ایتالیایی، کتاب هایی در شرح و وصف معماری نگاشتند که ، اگر نه تمام آن ها، دست کم بخش بزرگی از نوشتارهای شان به زبان فارسی برگردانیده و چاپ شد."