چکیده:
معماری روستاهای به عنوان بخشی از میراث معماری ایران، از نیازهای مادی و معنوی روستاییان، مانند محیط طبیعی، نوع
معیشت، شکل تولید و سیر تکوینی زندگی اجتماعی و قدرت فنی، ذوق هنری، معیارهای اجتماعی، بنیادهای خانوادگی و
خویشاوندی، سنتها، عقاید، پندارها و باورهای درونی انسان تاثیر میپذیرد. معماری روستاهای مناطق کوهستانی غرب ایران،
دارای معماری مختص به خود و به دور از هرگونه تقلید از معماری سایر نقاط بوده که با تدبیر و تجربه ساکنینش توانستهاند
زمینههای آسایش اهالی بدون صرف هزینه بالا فراهم نمایند. در مقاله حاضر نیز نگارندگان سعی کردهاند تا ضمن شناخت و
بررسی و تحلیل عناصری از جمله بافت، جهتگیری بنا، وضعیت معابر، مصالح مصرفی در ایجاد بناها، قطر دیوارها، فضای اتاقها،
ایوان و حیاط، بام و فضای خدماتی طویله معماری بومی روستایی غرب ایران)استانهای ایلام، کرمانشاه و کردستان( را معرفی
و با استفاده از روشهای میدانی و مطالعه اسنادی، نوشتار زیر را سامان دهند. بررسیها نشان میهد ابنیه روستایی منطقه مورد
پژوهش، ضمن بهرهگیری از اصول معماری ایرانی، انطباق با محیط و عوامل اقلیم منطقه شکل گرفتهاند. که براساس توپوگرافی
منطقه به سه گونه؛ کوهستانی با شیب تند، کوهپایهای با شیب متوسط و دشتی با شیب ملایم قابل تقسیم هستند و هر کدام
دارای معماری و بافت خاص خود بوده و در عین حال دارای اشتراکی با دیگر گونهها هستند.
خلاصه ماشینی:
"به عنوان نمونه روند شکلگیری معماری بومی و سنتی سکونتگاههای زاگرس با غنای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، که در شکلها و نمادهای معماری خود را به نمایش درآورده است، با اهداف منطقی در جهت حفظ انرژیهای موجود و همزیستی بسیار منسجم با محیط پیرامون و طبیعی برای زیستی طولانی بدون نیاز به مصرف انرژیهای تمام شدنی و غیر قابل تجدید صورت گرفته است که امروزه در مناطق بکر چون سکونتگاههای روستایی دور از جریانات اصلی کلان شهرها توانستهاند هنوز انسجام و هویت خود را حفظ نمایند (یوسفی و مرادخانی، 1388: 7) معماری این مناطق در گذر زمان به آرامی تکامل یافته و دارای بنیانها، مؤلفهها و مبانی نظری مرتبط با ساختار مختص خود میباشد.
به طور کلی در این منطقه فصل بهار کوتاه است (کسمایی، 1382: 83) معماری بومی روستاهای مورد پژوهش سکونتگاههای روستایی بسته به شرایط اقلیمی، توپوگرافی، فرهنگی، زمینشناسی و غیره شکل گرفتهاند به طوریکه در بین عوامل طبیعی، عامل اقلیم پیچیدهترین نقش را در نواحی مختلف ایران داشته است (زیاری، 1389: 83).
به نظر میرسد عاملی که باعث حفظ این ارتباط گردیده، غیر از دوری زیاد از تمدن شهرها به گونهای ریشهای و عمیق در جان روستا تأثیر کرده است؛ که ساکنان روستا پس از گذشت سالیان متمادی، نه تنها مکان زیست خود را تغییر ندادهاند، بلکه با حفظ آداب و سنن گذشته، به زندگی امروزی پرداختهاند (آتشینبار، 1388: 32( ساختمانهای روستایی این مناطق با توجه به شرایط و ویژگیهای محیطی و بدون هیچگونه تقلیدی ساخته شدهاند (زیاری، 1389: 81) و به علت رعایت اصول و معیارهای اقلیمی در برابر عوامل نامساعد جوی عملکرد خوبی داشته است و به طور طبیعی ساکنان را از شرایط آب و هوایی سرد و گرم حفظ نمودهاند (اسپنانی،1383: 84)."