چکیده:
مقاله حاضر با هدف ارائه یک الگوی مطلوب برای برنامه سازی دینی کودکان به انجام رسیده است. در این تحقیق هدف مذکور از سه نظرگاه پی گرفته شده است، نظرگاه کارشناسان تعلیم وتربیت دینی، نظرگاه روان شناسان و نظرگاه عالمان علم ارتباطات. مساله اصلی این مقاله این این پرسش است که آیا فرایند تحول مفاهیم اخلاقی و مذهبی در ذهن کودکان در برنامه سازی دینی مد نظر قرار می گیرد یا خیر و معیارهای متناسب سازی برنامه های دینی تلویزیون برای کودکان کدام است. این تحقیق به روش کیفی به طور عام و به روش گروه اسمی به طورخاص به انجام رسیده است. جامعه مورد مطالعه دراین تحقیق متخصصین ، افراد مطلع وخبرگانی هستند که بر جنبه های سه گانه روان شناسی، تعلیم و تربیت دینی و علوم ارتباطات و برنامه سازی کودک اشراف علمی یا تجربی دارند.کارشناسان تربیت دینی دراین پژوهش به معرفی یک نظریه با عنوان نظریه عقلانی- اخلاقی تربیت دینی می پردازند، کارشناسان حیطه روانشناسی نیز با ترکیب نظریه رشد شناختی ژان پیاژه، رشد اخلاقی کلبرگ و نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا چهارچوبی را فراهم می سازند که با تعریف ویژگی های کودک می تواند که یاری دهنده برنامه سازانی قرار گیرد. کارشناسان حوزه ارتباطات نیز بر رویکرد نوین دریافت تاکید دارند، این رویکرد بر نقش مخاطب در تفسیر و معناسازی پیام رسانه تاکید کرده و به جای تولید معنا بر تفسیر معنا تمرکز دارد.
خلاصه ماشینی:
"البته تعیین این محدوده های سنی به معنای تغییر ناگهـانی در کودک نیست ، بلکه این تغییرات تدریجی هسـتند و در آمـوزش نیـز بایـد ایـن تحـول تدریجی مد نظر قرار داده شود تا در هر مرحله بـه مقتضـای آن سـنین آمـوزش صـورت گیرد، و آموزش مورد علاقه کودکان باشد، همان گونه که "پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله و سلم فرمود: من کان عنده صبی فلیتصاب له "(حر عاملی،١٣٨٩،ص ١٢٦) آن کسـی کـه نزد او کودکی است ، باید در پرورش وی، کودکانه رفتار نماید.
آشنا سازی کــودک بــا فضـــــایل اخلاقی شــــــــیوه مصــاحبت و تالیف قلوب پیـــام هـــای معطـــوف بـــه اعتقادات و اخلاق پیام های معطوف بـه آداب و اعمال تجلیه کودک یعنی آماده سـازی کـودک بـرای درک فضـایل اخلاقـی چگونـه صـورت میگیرد، مهمترین ویژگی این پیام این است که بایست ارائه کننده تصویر انسان باشـد در قرآن انسان به عنوان موجودی مستعد سرکشی و خودخواهی و بخـل و زیـادت طلبـی و مقدم دارندگی خویش بر دیگران تصویر میشـود بـرای از بـین بـردن ایـن اسـتعداد ایـن رذیلت بزرگ چندین راه وجود دارد راه اول توجه دادن انسان به ضعف های اوسـت ، یکـی از راه های دیگر توجه دادن کودک به ذکر خداونـد اسـت ، امـا نـوع دیگـری از مقابلـه بـا سرکشی های نفس عبارت است از تحقیر دنیا پس خلاصه مطلـب اینکـه در مقـام تجلیـه هدف باید بیرون راندن استعداد سرکشی از انسان باشد."