چکیده:
ارتباط علم اصول با منطق ، جزء مسائل «فلسفه علم اصول » بوده وشاخه ای از «فلسفه های مضاف » را تشکیل می دهد. فلســفه های مضــاف به دســته ای از علوم عقلی درجه دوم اطلاق می شــود که با روش توصــیفی - تحلیلی به تحلیل و بررســـی مبانی ، مبادی ، روش و به طور کلی ، رئوس ثمانیه علوم مضـــاف الیه خود می پردازند. مسئله استقرا جزء مباحث منطقی بسیار مهم در منظومه فکری شهید صدر قلمداد می شود. ایشان جزء معدود فلا سفه م سلمانی ا ست که به برر سی تف صیلی م سئله ا ستقرا پرداخته و با نقد دیدگاه مکتب عقل گرایی و تجربه گرایی دیدگاه جدیدی بر مبنای حساب احتمالات ارائه کرده است . نوشتار حاضر، پس از تبیین ابعاد مختلف این م سئله ، به تبیین کاربرد آن در م سائل ا صولی می پردازد. مهم ترین موارد کاربرد دلیل استقرایی درعلم اصول از نگاه شهید صدر از این قرار است : کاربرد اول : تواتر؛ کاربرد دوم و سوم : اجماع و شهرت ؛ کاربرد چهارم : سیرة متشرعه ؛ کاربرد پنجم : سیرة عقلایی؛ کاربرد ششم : تعیین واضع الفاظ ؛ کاربرد هفتم و هشتم : اشتراک لفظی و ترادف ؛ کاربرد نهم : اطراد.
خلاصه ماشینی:
"یکی از نکاتی که یاد آور می شود این ا ست : اگر دیدگاه ب شری بودن وا ضع الفاظ ، به این نحو تف سیر شود که درمقابل یک معنای خاص ، لفظ خا صی به ذهن همۀ مردم خطور نموده و در نتیجه لفظ مزبور از سوی همۀ مردم بر معنای مذکور وضـع شـده اسـت ، این تفسـیر از بشـری بودن واضـع الفاظ ، قابل پذیرش نبوده و با ح ساب احتمالات نا سازگار ا ست ، زیرا احتمال اینکه این لفظ خاص بر آن معنای خاص به ذهن فرد اولی خطور نماید، یک بر دو اســت و این احتمال نســبت به فرد دوم نیز یک بر دو اســت ، اما احتمال تقارن و وحدت این دو محتمل ، یک بر چهار است و هر اندازه افراد بیشتری مطرح شوند، درجۀ این احتمال کاهش مییابد تا اینکه این احتمال مطابق قوانین حساب احتمالات نزدیک به صفر میرسد و مطابق آنچه در مرحلۀ توالد ذاتی گفته شــد، با اجرای اصــل معرفتی مزبور، یقین موضــوعی به بطلان این محتمل ، محقق میگردد (حائری، ١٤٣٣: ١/ ١٠٩؛ شاهرودی، ١٤١٧: ١/ ٨٥؛ عبدالساتر، ١٩٩٦: ٢/ ٦٧).
تفسیر چهارم (اطراد استعمال بدون قرینه ) را نیز میتوان در پرتو حساب احتمالات تبین نمود، به این نحو که وقتی لفظی بدون قرینه ای در معنای ا ستعمال گردد، این احتمال وجود دارد که این ا ستعمال ، علامت حقیقت نبوده و غرض مســتعمل ، اجمال گویی بوده اســت ، اما هراندازه این اســتعمال تکرار گردد، احتمال مزبور کاهش مییابد و به صفر مبدل میگردد (حائری، ١٤٣٣: ١/ ٢٧٥ - ٢٧٨؛ شاهرودی، ١٤١٧: ١/ ١٧١-١٦٩؛ عبدالساتر، ١٩٩٦: ٢/ ٢١٦)."