چکیده:
در این مقاله چگونگی پیدایش آمیختگی فکر-عمل،انواع و تحول این سازه و نقشی که این سازه در اختلالات روانی به خصوص اختلال وسواس فکری-عملی دارد.مورد بررسی قرار گرفته است.در زمینه نقش آن در اختلال وسواس فرکی-عملی تحقیقات اخیر نشان می دهند این سازه نقش مهمی در ثبات و افزایش افکار نافذ،تبدل آن ها به افکار وسواسی بالینی و انجام اعمال اجباری برای خنثی سازی افکار وسواسی و تشدید اساس مسئولیت در قبال این افکار دارد.همچنین نقش این سازه در اختلالاتی مانند اضطراب فراگیر،هراس اجتماعی،وحشت زدگی،استرس یس آسیبی،اختلالات خوردن و اختلالات روان پریشی مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"تجارب بالینی و تحقیقات مکررا نشان داده اند که آن چه در این اختلال از اهمیت بیشتری برخوردار است عقاید زیر بنایی ، عوامل شناختی و فراشناختی می باشند که اغلب نقش عوامل میانجی بین افکار و تکانه های وسواسی و اعمال اجباری دارند و در تداوم اختلال نقش مهمی دارند (برل و استارسویک (Berle &Starcevic )، ٢٠٠٥).
یکی از این سازههای فراشناختی که در برخی اختلالات از جمله اختلالات اضطرابی به خصوص اختلال وسواس فکری-عملی (OCD: Obsessive Compulsive Disorder) در سالهای اخیر به طور گستردهای مورد توجه قرار گرفته است ، آمیختگی فکر و عمل (Thought-Action Fusion:TAF ) می باشد.
در تحقیقی که بارت و هیلی (Healy&Barrett ) (٢٠٠٣) در کودکان ٧تا ١٣ سال انجام دادند به این نتیجه رسیدند که آمیختگی فکر-عمل بین کودکان دچار اختلال وسواس و کودکان غیر بیمار تمایز می گذارد ولی بین کودکان دچار اختلال وسواس و سایر اختلالات اضطرابی چنین تمایزی وجود ندارد.
در گسترده ترین بررسی در نمونه بالینی که بر روی ٦١ بیمار OCD انجام شد بین تمام خرده مقیاسهای آمیختگی فکر- عمل (شافران و همکاران، ١٩٩٦) و پرسشنامه پادوآ (ساناویو، ١٩٨٨) و فرم کوتاه پرسشنامه وسواسی - اجباری (فوآ (Foa) و همکاران، ٢٠٠٢) همبستگی معناداری مشاهده شد (اینستین و منزیس (Einstein &Menzies )، ٢٠٠٤).
با در نظر گرفتن این که اسکیزوتایپی با اسکیزوفرنی ارتباط دارد و یک عامل خطر زا برای ابتلاء به اختلال اسکیزوفرنی است (چاپمن (Chapman) و همکاران، ١٩٩٤) می توان نتیجه گرفت که آمیختگی فکر-عمل ممکن است با عقایدی که در اسکیزوفرنی وجود دارد رابطه داشته باشد و به وسیله افکار سحرآمیز یا سازههای دیگر مرتبط تعدیل می شود (برل و استراسویک، ٢٠٠٥)."