چکیده:
خیال یکی از عناصر اصلی شعر است و رمز و نماد پرده ی خیال را رنگین میسازد. نماد در کلّیترین مفهوم آن ؛ یعنی هر چیزی که بر معنایی ورای آن چه ظاهرش مینماید، دلالت کند. زبان شعر نمادین یک زبان هنری و مبهم با دلالت های معنایی گوناگون است . هیچ تاویلی نمیتواند به طور قطعی یگانه تاویل از این زبان و شعر نمادین باشد. به نظر بسیاری از منتقدان و نظریه پردازان ، علت گرایش شاعران به کاربرد نماد در اشعار خویش را، شرایط سیاسی_اجتماعی حاکم بر جامعه ، تاثیر از مکتب ادبی سمبولیسم ، آفرینش ابهام هنری و غنای معنایی شعر دانسته اند. از اهداف کاربرد نماد در اشعار شاعران معاصر چون : احمد شاملو و یدالله رویایی، آفرینش شعری عمیق و تاثیر در مخاطب ، حرکت شعر از تک معنایی به سوی چندمعنایی، و واداشتن خواننده به تامل و درنگ در معنا و مفهوم شعر است . در این مقاله سعی نگارنده بر آن است با تحلیل و بررسی چند نماد مشترک در اشعار شاملو و رویایی مثل : «شب » ، «آفتاب » ، «باد» و «دریا» به عامل مهم نمادین شدن شعر پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"رؤیایی «باد» را نماد به حرکت درآوردن و جا به جا کردن میداند: «شب را بیان نیم رخ اشیاء پر کرده بود و باد، صدها ستون سیاهی را در جاده های شب زده میبرد» (رؤیایی، ١٣٨٧) ٤-٤- دریا «دریا» از دیگر عناصر طبیعی است که در فرهنگ اسلامی، «نماد خرد بیکران الهی است ، ازلی و خستگیناپذیر» (ضرابیها، ١٣٨٤) که در اشعار شاعران معاصر کاربردی نمادین یافته است .
نمادی از اجتماع و تاریخ میشود: «با آب های بسته / با آب های مشکوک/ با آب های منع / آب قرق / مقاطعه / نجوا/ آب تنفس تاریخ در سینه فلات زندانی/ آه ای خلیج خسته خلیج تجاوز!» ( رؤیایی، ١٣٨٧) و گاه «دریا» در نظر رؤیایی، نمادی از کل هستی میشود؛ مجموع کارهای درهم ، زشتی و زیباییهای به هم آمیخته ، نمادی از دنیا: «دریای دوستی:/ در آب های بدرقه / در آب های استقبال / دریای دشنام / دریای رهزنان / دریای جاده های معمایی/ دریای مرگ / مرگ در آب های مشقت / مرگ در آب های حبابی/ دریای دور و نزدیک / دریا، آب و ساحل / دریای کار و بیکاری/ دریای خشم و آرام / با دوزخ و بهشت / به هم ریخته / مجموع کارهای درهم / تصویر ذهن آشفته / ای ذهن / آشفته !» (رؤیایی، ١٣٨٧) ٥- نتیجه گیری شعر، هنری اجتماعی است و از آنجایی که بعضی از شعرا میل بیشتری به حضور در جامعه را دارند همواره سعی بر آن دارند به شیوه های مختلف به بیان دردها و آرزوهای مردم بپردازند، اما بخاطر شرایط سیاسی _ اجتماعی حاکم بر جامعه قادر به بیان مستقیم و آشکار نبوده ، بهترین وسیله برای بیان رخدادهای جامعه را در عنصر نماد مییابند که در ادبیات معاصر با شعر نیما آغاز گشته است ."