چکیده:
این جستار به معرفی گردیه بانوی خردمند و جنگاور عهد ساسانیان میپردازد؛ وی خواهر بهرام چوبینه و همسر خسرو پرویز است و از جمله زنان موثر در حکومت و اوضاع سیاسی عصر. وی بانویی است که پیوسته در تلاش برای خدمت به شاه و کشور خویش است اما با وجود مخالفت با کارهای برادرش لحظه ای او را تنها نمیگذارد. وی با تصویری متفاوت از زن در ادب فارسی شناخته میشود که با تغییر نقش جنسی همراه است و با جلوه های رایج و کلیشه ای و رفتارهای قالبی زنان تفاوت دارد. وی همواره ناصح برادر خویش است و با وجود مخالفت با اعمال وی او را یاری میکند. در ازدواج با برادر خاقان چین در نبردی وی را شکست میدهد، به دستور خسرو پرویز همسر خویش ، بسطام را که خیانتش به کشور آشکار است به قتل میرساند و سرانجام همسر خسرو میشود و شهر ری را از ویرانی نجات میدهد.در این داستان حماسی اندیشه نابرابری جنسی را از مفهوم عشق و شیوه ی همسرگزینی و خدمت به شاه میتوان باز شناخت . در این جستار گردیه بانویی است که از منظر جنگاوری و خرمندی در میان هم عصران خویش برتر است و جایگاهی بس بالا دارد.
خلاصه ماشینی:
"گردیه بزرگ بانوی خردمند و جنگاور ساسانی زهره شوریده دل ١ ، بتول فخرالاسلام ٢ ١ دانشجوی دکتری دانشگاه آزاداسلامی علوم و تحقیقات خراسان رضوی ٢ استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور چکیده این جستار به معرفی گردیه بانوی خردمند و جنگاور عهد ساسانیان میپردازد؛ وی خواهر بهرام چوبینه و همسر خسرو پرویز است و از جمله زنان موثر در حکومت و اوضاع سیاسی عصر.
هنگامی که شاه ترکان قصد حمله به ایران را داشت هرمزد مردی از ری به نام بهـرام چـوبین بـا دوازده هـزار تـن بـه سـوی او فرستاد، بهرام با هفتاد هزار مرد جنگی راهی جنگ میشود، در جنگ بهرام شاه ترک را با تیری بکشت (نولدکـه ، ١٣٥٨: ٣٨٩) هرمزد به بهانه این که او مقداری از غنایم جنگی ترکان را برای خود برداشـته اسـت بـرای او دوک نـخ ریسـی و لبـاس زنانـه ای فرستاد که نشان بدهد او بنده ای بیش نیست و زن صفت است (شهبازی، ١٣٨٩: ٥٨٦) و در نامه ای نوشت بر من مسـلم شـده - است که تو فقط اندکی از غنایم را برای من فرستادی و گناه من است کـه تـو را مـورد بزرگداشـت قـرار داده ام .
خسرو پرویز با دیده احترام وی را مورد عنایت خویش قـرار مـی- دهد و معتقد است : چو بهرام چوبینه گم کرد راه همیشه بدی گردیه نیک خواه کنون چاره ای هست نزدیک من مگوی این سخن بر سر انجمن !"