چکیده:
خرد از دیرباز در نظام اندیشه بشری جایگاهی والا داشته و نزد تمامی اقوام و ملل ستایش شده است . انسان با بکـارگیری خـرد از یک سو به شناخت امور خیر و شر میپردازد و از سوی دیگر با بهره گیری از این عنصر از انجام امور شر بازداشته میشود و به انجام امور خیر تشویق میگردد. بنابراین وجود و به کارگیری خرد و اندیشه از ضروریترین نیازهای بشر محسوب میشود. خرد و خردورزی به عنوان گوهری گرانبها و ارزشمند مضمون برجسته بسیاری از ادیبان ، شاعران و نویسندگان بـوده اسـت و سـخن سنجان هر عصر و دوره ای با توجه به اقتضای حال و مقام سخن و مخاطبان خویش از این مضمون بهره برده انـد. بـا اسـتناد بـه ابیات صائب تبریزی موارد بی شماری به چشم می خورد که ضمن به کاربردن اسـتدلالهای منطقـی دلالـت بـر خردگـرا بـودن صائب دارد، شواهد و قراین موجود در اشعار وی حاکی از این است که صائب به خرد اهمیـت داده و پایـه و اسـاس اشـعارش را تعقل تشکیل می دهد. این پژوهش با هدف بررسی خرد و خردورزی در دیوان صائب نگارش یافته است تا با واکاوی ابیـاتی کـه بیانگر این مضمون است به اندیشه های بلند این شاعر برجسته نزدیکتر شود.
خلاصه ماشینی:
"در خامشی گریز که اهـل کمال کرد این شیــوه ستوده بسی بیکمال را بیپرده شد چو گنج به تاراج میرود شهرت بلاست مردم پوشیده حال را و در جای دیگر مینویسد: صائب جماعتی که به معنی رسیده اند از حرف نیک و بد لب اظهـار بسته اند در جای دیگر وی خاموشی را موجب بار یافتن در حریم قرب الهی میداند و میگوید: بــر چراغ ما که میمیـرد برای خامشی سایــه دست حمایت آستین صرصرست بیخموشی در حریم قرب نتوان بار یافت حلقــه را از هرزه نالی جای بیرون درست صائب در دو بیت زیر خاموشی و حفظ زبان را در جا و موقعیت مناسب خود از نشانه های عقل میشـمارد و مـیگویـد کـه در مقام حرف زدن باید انسان لب به سخن گشاید و اگر در این موقعیت ساکت بماند از بیخردی وی است .
دوره گردان را به احسان یاد کردن همت است ورنـه هـر نخلـی به پـای خـود ثمـر میافکند و درباب کسانی که بی هیچ طمع و چشمداشتی احسان میکنند مینویسد: ابر نیسان از صدف احسان نمی دارد دریغ مخزن گوهــر شود دل دست بالا کرده را و نیز میگوید: نباشــد آدمــی را هیــچ خلقـی بهتـــر از احســان که بوسد دست خود، هر کس که گیرد دست سایل را بنابراین بخشش و داد و دهش از دیگر ویژگیهایی است که شخصیت انسان خردمند را از بیخرد متمـایز مـیگردانـد چـرا کـه بیخرد تنها به جمع آوری مال میاندیشد و نه خود بهره ای میبرد و نه به کسی بهره میرساند اما خردمند با احسان به دیگـران نام خویش را جاودانه کرده و بیشتر از دیگران به احسان پروردگار امیدوار است و میداند که آنچه را که در دست دارد عاریتی و زودگذر است و با درایت کامل به سوی رسیدن به نعمتی ابدی گام برمیدارد."