چکیده:
هدف اصلی این پژوهش ، بررسی تاثیر میزان رقابت محصول در بازار با ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، طی دوره زمانی ٨٩ تا ٩٤ است . در این پژوهش میزان رقابت محصول در بازار و ابعاد رقابت ، شامل شاخص Q- توبین ، قابلیت جانشینی کالا، موانع ورود، گردش موجودی کالا، سهم بازار، تعدادشرکت های فعال ، در دومدل دادهای تلفیقی ایستا وپویا درقالب فرضیه های جداگانه ای با ساختار سرمایه بررسی شده است . در این پژوهش برای انتخاب نمونه ازبین جامعه آماری، از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است . با توجه به روش نمونه گیری ٨٧ شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. نتیجه ها به طور کلی نشان می دهد، بین میزان رقابت محصول در بازار، سهم بازار، قابلیت جانشینی کالا با ساختار سرمایه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و در بررسی تعداد شرکت های فعال در هریک از صنایع ، موانع ورود (شدت سرمایه گذاری)، با ساختار سرمایه رابطه منفی و معنی دار مشاهده می شود. افزون براین ، در بررسی رابطه بین گردش موجودی کالا و شاخص Q-توبین با ساختارسرمایه رابطه معنی دار مشاهده نگردید.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به اینکه شاخص Q -توبین نشان دهنده ارزش شرکت در بازار رقابتی است وانتظار می رود که شرکت های با ارزش بالاتر به علت توان رقابتی بالاتر از بدهی کمتر یا بیشتر در ساختار سرمایه استفاده کنند، لذا این رابطه تایید نشد و می توان این گونه تفسیر کرد که شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در تصمیمات تامین مالی، به شاخص Q - توبین (ارزش شرکت ) و میزان رقابت محصول در بازار، توجهی نمی کنند.
از طرفی زمانی که محصولات واحدهای تجاری با قابلیت جانشینی بالایی روبرو است ، این واحدها به دلیل جایگزینی محصولاتشان نمی توانند کنترلی بر قیمت محصولات داشته باشند، از اینرو زمانی که حاشیه فروش آنها مثبت و بالاتر از هزینه تامین مالی است ، این شرکت ها تولیداتشان را جهت تحصیل سود بیشتر افزایش می دهند و از بدهی بیشتری تامین مالی می کنند یافته های مبتنی بر فرضیه ٥ بررسی تعداد شرکت های فعال با ساختار سرمایه :در دومدل دادهای تلفیقی ایستا وپویا در بررسی رابطه بین تعداد شرکت های فعال در بازار رقابت محصول و ساختار سرمایه در مدل دادهای تلفیقی ایستا رابطه معناداری مشاهده نشد اما در مدل داده های تلفیقی پویا نشان می دهد، بین تعداد شرکت های فعال در بازار رقابت و ساختار سرمایه رابطه منفی و معناداری وجود دارد و می توان تفسیر کرد که زمانی که تعداد شرکت های فعال در بازار رقابتی افزایش پیدا می کند، ریسک فعالیت دراین صنایع با توجه افزایش تعداد رقبا بیشترمی شود از طرفی اعتباردهندگان با توجه به افزایش رقابت و رقبای متعدد، بازده بیشتری را طلب می کنند، در نتیجه هزینه تامین مالی بدهی افزایش پیدا می کند وشرکت ها از بدهی کمتری در ساختار سرمایه استفاده می کنند."