خلاصه ماشینی:
"مثلا در روش استفاده از ترانس پرنسی،اساس کار به این صورت است که باید مدرس قبل از درس،مجموعهای از ورقهای طلق را طراحی کند و سپس آنها را بهطور منظم ارائه نماید بهطوری که اگر لازم باشد، مدرس بتواند ورقههای طلق مطالب درس را در هر زمان به صورت ترکیب هم ارائه دهد.
اما در روش چند رسانهای،مقدار آثار متقابل دانشجو و مدرس افزایش مییابد و مدرسان در این روش بهطور دائم روبهروی دانشجویان قرار میگیرند و از طرف دیگر تمام مطالب درسی جلوتر از زمان تدریس تهیه شده است و از این رو برای نوشتن مطالب درسی بر روی تخته سیاه وقت زیادی صرف نمیگردد.
اگرچه منظور نویسنده باتوجه به تجربه او این است که استفاده از روش چند رسانهایها در کلاس درس بهطور غیرمستقیم،آثار مثبت و بیشتری در فراگیری درست داشته است و ارزشیابی این روش از سایر روشهای استفاده شده بهتر بوده است،در عین حال این سوال مطرح میشود که آیا مطالبی که دانشجو با این روش یاد گرفته است بیشتر از سایر روشها است یا نه؟ هرچند که از یک دیدگاه کلی،هرگاه دانشجو از کلاس درسی لذت ببرد،احتمالا توفیق زیادی برای یادگیری آن درس وجود دارد و این خود یکی دیگر از راه و روشهای ارائه درس میباشد.
شکستن تکههای گچ بر روی تخته سیاه و به خود فشار آوردن برای آفریدن روشهای جالبی که خلاصه مفاهیم درس را مجسم سازد،بخصوص مفاهیمی که اثبات آنها خیلی مشکل است را میتوان با استفاده از روش چند رسانهای ساده جبران کرد و درس را بهگونهای که دانشجو مفهوم آن را درگ کند،ارائه نمود."