خلاصه ماشینی:
"در باره ایران، فرهنگ و نگرش سیاسی گروههای حاکم به دلایل عمیق تاریخی و اجتماعی و روانشناختی، نگرش پاتریمونیالیستی بوده که در آن، ساخت قدرت به عنوان رابطهای عمودی و آمرانه از بالا به پایین میان حکام و مردم تصور میشده است.
بدین لحاظ، در اینجا اجمالا به بحث کلی از فرهنگ سیاسی ایران نیز میپردازیم، اگرچه باز باید تاکید کرد که بر طبق فرض اساسی ما، نگرش و ایدئولوژی گروه حاکم از حیث تقویتیا تضعیف شرایط توسعه سیاسی به معنای مشارکت و رقابت دست کم در کوتاه مدت تعیینکنندهتر از فرهنگ سیاسی عمومی است.
(1) فرهنگ سیاسی آمریت/ تابعیت ایدئولوژی و نگرش گروههای حاکم در ایران قرن بیستم، بر طبق استدلال اصلی، یکی از موانع توسعه سیاسی به معنی گسترش مشارکت و رقابتسیاسی را تشکیل میدهد.
در زمینه فرهنگ سیاسی تابعیت، ایدئولوژیها و نگرشهای نامساعد نسبتبه مشارکت و رقابت میان گروههای حاکم، قوت و توان میگیرند، بویژه با توجه به اینکه در ایران، تا مقطع زمانی مورد بحث ما، ساخت قدرت کاملا نوسازی نشده بود و همواره عنصری از مشروعیتسنتی و یا بخشی از گروههای سنتی در آن حضور داشتند تمایل به نگرش مشارکتستیز به قوت خود باقی مانده بود.
طبعا چند پارگی فرهنگی، به عدم تفاهم یا سوءتفاهم میان گروههای اجتماعی مختلف میانجامد و بدبینی و بیاعتمادی را تقویت میکند و از این رو، مانع عمدهای بر سر راه مشارکت و رقابتسیاسی به وجود میآورد.
نتیجهگیری فرهنگ سیاسی یا نگرشها و ایدئولوژی گروههای حاکم در ایران در دوره مورد بحث مغایر با مشارکت و رقابت در سیاستبوده است و از این رو، یکی از موانع توسعه سیاسی به شمار میرود."