چکیده:
نخستین دهههای پس از درگذشت پیامبر(ص) از نظر تاثیر آن بر ماهیت نظام سیاسی مسلمانان در دورههای پسین دارای اهمیت چشمگیری است. سرنوشتسازترین رخداد این دوره، برنشستن معاویه بر تخت خلافت و سپس ولیعهدی یزید بود که سرآغازی شد بر استقرار سنت خلافت خاندانیموروثی. با این حال این شیوه، در صدر اسلام به لحاظ نظری پیشینه و مشروعیتی نداشت؛ و در برابر، شیوهی انتخاب گروهی یا شورایی بود که از دو چشمانداز نظری و عملی ـچنانکه خواهیم گفتـ شیوهای مطلوب و ممکن به شمار میآمده است. این ناسازوارگی میان نگرشهای نظری و واقعیت تاریخی استقرار شیوهی الگوی خاندانیموروثی، نیازمند توضیح است و به نظر میرسد یکی از قانعکنندهترین پاسخها را با یک بررسی ساختارنگرانه میتوان پیش نهاد. در این نوشتار چنین استدلال میشود که به علت وجود نداشتن طبقهی منسجم اشرافیت سیاسی ـبهسان یک پیششرط لازمـ بود که شیوهی انتخاب گروهی در صدر اسلام پا نگرفت. این فقدان از یک سو در کشاکشهای پس از قتل عثمان ریشه داشت، و از سوی دیگر در ویژگیها و شیوههای توزیع و مالکیت زمین در این دوره.
خلاصه ماشینی:
در مورد دولت های اسلامی و با فرض این که شورای جانشینی عمر می توانسـت پایـه ای برای تشکیل نهاد شورا به طور دایمی یا غیردایمی باشد، می توان پرسید که چرا چنین شرایطی در عمل پدید نیامد و انتخاب گروهی به یک سنت عملـی در تـاریخ سیاسـی اسـلام تبـدیل نگردید؟ البته انتظار نمی رود که این شورا به ضرورت می بایست یا می توانست به شکل گیـری مجلس سیاسی با اعضا و وظایف معین بینجامد.
بلکه به طور مشخص پرسش این است کـه چرا نهادی برساخته از اشرافیت سیاسی یا نخبگان ذی نفـوذ برخـوردار از پایگـاه و امکانـات مادی و منزلتی بایسته ، که نقش آن در فرهنگ و ساختار سیاسـی بـه رسـمیت شـناخته شـده باشد، در گستره ی سیاسی اسلام و به ویژه در چارچوب دستگاه خلافت بـه وجـود نیامـد تـا به گونه ای پایدار در انتخاب خلیفگان دارای توان تاثیرگذاری و نقش آفرینی باشد؟ همان طور که اشاره گردید یک عنصر بنیـادین بـرای تحقـق یـافتن سـازوکار انتخـاب گروهی و سپس شورا، وجود اشراف یـا نخبگـانی اسـت کـه از چنـان پایگـاه و مـوقعیتی برخوردار باشند که بدون جلب موافقت و همراهی ایشان ، فرآینـد تصـمیم گیـری در امـور سرنوشت ساز و پراهمیت دولت ، انجام نشدنی باشد.
البته برای علی (ع ) که در اجتماع قـانونی مسـلمانان در مدینـه بـه خلافـت برداشته شده و اینک در برابر سرکشی یک کارگزار ایالتی قرار گرفتـه بـود، شـورا راه حـل عملی برای حل اختلاف موجود به شمار نمی آمد و در این زمان تنها اهمیتی نظری داشت ؛ زیرا افزون بر مردم مدینه ، بسیاری از صحابه و بزرگان شهرهای پادگـانی هـم بـا علـی (ع ) بیعت کرده بودند.