چکیده:
دوره پهلوی از طرفی به مظاهر مدرنی که در غرب در حال اتفاق افتادن بود علاقهمند بود و از طرفی دولت تمایل به توسعه علاقهمندیهای ملیگرایی در کشور داشت و از طرف دیگر نیز مردم علاقهمند به ترک سنتهای خود نبودند. چگونگی تاثیر کارهای معماران خارجی دعوت شده به ایران توسط دولت در این دوره بر هویت معماری معاصر ایران سوال اصلی این تحقیق است. در این مقاله ابتدا گذری بر جریان ملی گرایی، مدرنیته و نیز تاثیر آن بر معماری که در این دوره اتفاق افتاد خواهیم داشت و در ادامه نیز تاثیر معماری و معماران غربی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. با توجه به اینکه نیکولای مارکوف بناهای متعددی را در این دوره طراحی کرده و نیز در مدیریت عناصر سنت، مدرنیته و ملیگرایی در معماری بهعنوان یک معمار خارجی تاثیرگذار بوده، معماری و کارهای وی بهعنوان نمونه موردی در این پژوهش انتخاب شده است. این پژوهش از نوع کیفی ـ توصیفی بوده و از نظر نتیجه پژوهش کاربردی و منطق پژوهش نیز استنتاجی ـ قیاسی است. روش تحقیق در این پژوهش میدانی ـ کتابخانه ای است. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که مارکوف با در نظر گرفتن بسترها و زمینههای موجود در جامعه و مطالعه نیازها، کمبودها، خواسته ها و الزامات جامعه در راستای نیل به تجددگرایی توانست تاثیر بسزایی بر انتقال سنت به مدرنیته در معماری دوره پهلوی اول داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"/ تصویر شماره ٤: ساختمان سینگر، نیکولای مارکوف (منبع : نگارنده ) در پروژه دبیرستان انوشیروان دادگر، وی تلاش کرده است که سمبل هـای معمـاری باستانی ایران را در طرح ها استفاده کند و ملی گرایی در این بنا بیشتر دیده می شود ولـی همانند پروژه های دیگر در این پروژه نیز وی تـلاش کـرده اسـت کـه ترکیـب سـنت و مدرنیته را در کنار یکدیگر مدیریت کند استفاده از تناسبات خاص ، سـتون هـای ورودی بنا، نقوش و تزئینات معماری قبل از اسلام و نیز ترکیب مصالح و رنـگ هـای سـنتی بـا انواع امروزی آن از دیگر ویژگیهای معماری این بنا محسوب میشوند.
سبک نمونه موردی/ کاربری تصویر /معماری مدرن (نئوکلاسیک ) + معماری سنتی اسلامی دبیرستان البرز/ آموزشی /معماری مدرن + معماری باستانی قبل از اسلام ایران دبیرستان انوشیروان دادگر/ آموزشی /معماری مدرن +معماری ایرانی ساختمان سینگر/ اداری جدول شماره ٢: سبک های معماری نیکولای مارکوف (منبع : نگارنده ) نتیجه گیری در این پژوهش بامطالعه کارهای معماری نیکولای مارکوف کـه یکـی از تأثیرگـذارترین معماران دوره مذکور بود، این نتیجه حاصل شد که مارکوف با در نظر گرفتن بسـترها و زمینه های موجود در جامعه و مطالعه نیازها، کمبودها، خواسته ها و الزامات جامعه بـرای نیل به تجددگرایی توانست به طور نسبی هر سه نیاز معمـاری ایـن دوره را کـه شـامل مدرنیته ، سنت و ملیگرایی بود، تأمین و تأثیر بسزایی بر هویت ملی و انتقـال سـنت بـه مدرنیته در معماری دوره پهلوی اول داشته باشد."