چکیده:
امروز استفاده از رسانه یک امر طبیعی است چرا که رسانه ها بخش مهمی از زمان و مکان را در زندگی روزمره ما اشغال کرده اند. تاثیر رسانه در زندگی را در نقش فرآیند هویت سازی، لذت بخشی و ساختمند شدن زندگی روزمره میتوان دید. رسانه ها در کنار آن واقعیتی که وجود دارد یک واقعیت نمادین برای ما می سازند. رسانه ها برای تسهیل در دسترسی به مخاطب، مخاطبان خود را بر مبنای سبک زندگی طبقه بندی میکنند. رسانه ها موجب تغییر سلیقه و در نهایت تغییر الگوی مصرف شوند. رسانه ها از جمله تلویزیون می توانند برداشت ها و تصاویری از زندگی و سبک آن ترسیم و ترویج کنند و بر ارزش و نگرش هایی که منجر به شکل گیری یک نوع رفتارو سبک زندگی مصرف می شود تاثیر بگذارند. بر اساس نظریه بوردیو افراد به واسطه برخورداری از انواع مختلف سرمایه (فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) دست به مصرف فرهنگی، مادی میزنند. اغلب افراد تلاش میکنند با مصرف نوع خاصی از کالاها یا نوع خاصی از پوشاک، تغییر طبقاتی خود را اعلام کنند و یک هویت طبقاتی و سبک زندگی جدیدی را به دست آورند. در سریال های نمایشی تلویزیون طبقه بالا بیش از طبقات متوسط وپایین نمایش داده میشود. انعکاس بیشتر زندگی قشر مرفه موجب تمایل افراد به سبک زندگی مرفه ومصرف گرایی میشود.
خلاصه ماشینی:
"همچنین رسانه تلویزیون از طریق ارائه هنجارهای اجتماعی ، مخاطبان را با الگوهایی از روابط انسانی واجتماعی و به طور کلی سبک زندگی آشنا می کند، به عبارتی مخاطبان به وسیلۀ تصاویر تلویزیونی از تأثیراتی مانند همنوایی یا همرنگی با جماعت ، تقلید، تبعیت ، همانندسازی ، جامعه پذیری و درونی کردن برخوردار می شوند (رمزی زاده ، ١٣٧٤: ٢)؛ به طوری که آنها (مخاطبان ) با توجه به وجود پیچیدگی ها و مشکلات مختلف در زمینه مسائل اجتماعی و فرهنگی خود، می توانند نحوة روابط انسانی واجتماعی را از برنامه های تلویزیون بیاموزند وسبک زندگی خود را شکل دهند.
(صادقی ، ١٣٨٦: ٦١) تلویزیون با تکرار مضمون سبک زندگی مرفه گونه در برنامه های نمایشی ، جهان ممکنی می آفریند که می تواند بینندگان خود را آن گونه که می خواهد تربیت کند به ویژه اگر به این نکته توجه کنیم که تلویزیون می تواند این کارها را از راه اثرگذاری بر بخش ناخودآگاه وجود مخاطب انجام دهد.
تکرار این داستان ها و نمایش ها در هر روز و شب که اکثر آنها سبک زندگی طبقات بالا را به نمایش می گذارند و به موجب نظریه کاشت باعث می شود که مخاطب بیشتر به عضویت جهان واقع گونه مجازی دربیاید و الگوهای خود را از سبک زندگی تلویزیونی تقلید کند و تماشگر رفتارها و سبک زندگی دیده شده را بارها و بارها تکرار کند چرا که دوست دارد که خود، طبقه ومنزلت اجتماعی خود را متمایز و این تمایزیافتگی از طبقات پایین تر ازخود را در برابر دید دیگران به نمایش بگذارد."