چکیده:
ارزش هر علم، تابع ارزش قضایای آن علم است. نقش استقرا در رشد علمی نیز تابع ارزشی است که عالمان برای استقرا و آثار آن در نظر می گیرند که همواره مورد تردید بوده است. شهید صدر با ارائه نظریه منطق ذاتی در برابر منطق عقلی و تجربی و طرح یقین موضوعی در برابر یقین منطقی و ذاتی، به استقرا اعتبار بخشید و پای استدلال استقرائی را به عرصه های خطیری در علوم اسلامی باز کرد.
کاربردهای نظریه استقرا در اندیشه دینی شهید صدر، اصول و فروع دین و علوم ابزاری را دربر می گیرد. او در اصول دین، به استدلال استقرائی در توحید، نبوت و امامت و در فروع دین، به استدلال استقرائی در کشف قواعد فقهی و ملاک ها و نظام های مستتر در متن احکام و در تفسیر موضوعی پرداخت. در منطق، ارکان منطق عقلی را دچار تحول کرد و در اصول فقه، تبیینی نوین از وجه اعتبار حجت ها و امارات شرعی ارائه داد.
خلاصه ماشینی:
"نظریه استقرای شهید صدر، در چه عرصهها و زمینههایی مورد استفاده ایشان قرار گرفته است؟ در پاسخ پرسش اول برآنیم که شهید صدر با طرح نظریه احتمال مبتنی بر علم اجمالی، تفکیک یقین موضوعی از یقین منطقی و ذاتی، و تفکیک توالد موضوعی (که از آن به افزایش بیرونی احتمال تعبیر میکنیم)، از توالد ذاتی (که از آن به افزایش درونی احتمال تعبیر میکنیم)، یقینآور بودن استقرای ناقص را مدلل کرده است.
این قسم یقین مبتنی بر جانب ذاتی یقین، طبق اصطلاح شهید صدر در مرحله افزایش درونی (ذاتی) احتمال است که از تلازم بین ادراکها محقق میشود (صدر، 1402، ص322-324).
شهید صدر درباره معنای این روایات میفرمایند منظور روایات این نیست که درباره هر روایتی ببینیم آیا با فلان آیه مشخص مخالفت و تضاد دارد یا نه، بلکه مقصود این است که جستوجو کنیم آیا روایت مورد نظر با روح آیات قرآنی و کلیت و منش قرآنی همراه است یا خیر؟ ایشان مثال میزند که اگر روایتی رسید که درباره پستی طبیعت جمعی از مردم و انتساب آنها به جن سخن گفت، این روایت با روح احکام و معارف قرآنی ناسازگار است؛ زیرا در نگاه قرآن همه انسانها در آفرینش با هم برابر هستند (هاشمی، 1426، ج7، ص432).
نتیجه پرسش نخست مقاله این بود: «شهید صدر در اعتباربخشی به استقرا چه کرده است؟» دیدیم که شهید صدر توانسته است با ارائه نظریه منطق ذاتی، دلیل استقرائی را احیا کند و به طور ویژه استقرای ناقص را به درجه اعتبار برساند."