چکیده:
یکی از مباحث چالش برانگیز فکری ـ که به تعبیر محقق سبزواری معرکه الآراء است ـ مبحث گزاره های ارزشی و جنبه های مختلف بحث از آن است. بی گمان مهم ترین جنبه بحث از این گزاره ها، جنبه معرفتی آنها و به تعبیری شیوه عقلانی سازی آنهاست. در این باره تاکنون نظریه ها و دیدگاه های مختلفی بیان شده است که هیچ یک از آنها تبیین جامع و بی نقصی نسبت به این مبحث ارائه نداده اند. به نظر می رسد که با قالب های منطقی موجود، چالش گزاره های ارزشی حل نشده و چاره کار تجدیدنظر در آن قالب هاست.
در این نوشتار کوشیده ایم تا با دسته بندی و نقل و نقد اجمالی نظریه های موجود در این باب، به ارائه راه حلی نوین ـ که مبتنی بر ساختاری جدید در زمینه قیاس های برهانی است ـ بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"اما این که بخواهیم بدون تبیین مسئله مطابقت ـ و با صرف این بیان که: «حد اولیات بر گزارههای ارزشی قابل تطبیق است، پس این قضایا یقینیاند» (آن چنان که دسته اول از معتقدین به نظریه سوم میگویند) و یا این گفته که: «اگر مشهورات به واسطه حجت حاصل شوند صادق خواهند بود» (آن گونه که دسته دوم از ایشان گفتهاند) ـ این گزارهها را یقینی و جریان برهان بر آنها را اثبات شده قلمداد کنیم، به نظر تصور درستی نخواهد بود.
توضیح این که، اگر ما برهان را قیاس مؤلف من الیقینیات تعریف کرده و یقینی را نیز به گزارهای که مطابق با واقع باشد اطلاق کنیم، ناگزیر بایستی گزارههای ارزشی را از حیطه برهان و یقینی بودن خارج دانسته و همانند محقق اصفهانی و علامه طباطبایی، آنها را از اعتباریات صرف و غیر قابل استدلال برهانی قلمداد کنیم (چون همانطور که بارها گفته شد گزارههای ارزشی مفید ضرورت بین فاعل و فعلاند و از آن جا که در عالم واقع، ضرورتی بین فاعل و فعل برقرار نیست، پس این گزارهها اعتباری بوده و مطابقی ندارند تا بخواهند مطابق با آن بوده و در نتیجه متصف به یقینی بودن شوند)."