چکیده:
فضاهای شهری از آن حال که عرصۀ حضور گروههای اجتماعی مختلف هستند، در آنها همواره یک جریان دائمی طرد و شمول به چشم میخورد. جریان دوگانه که نوعی رقابت فضایی است، درنهایت به طرد یا پذیرش، حضور یا عدم حضور یکی از طرفین منتج میشود. امروزه، در جامعۀ ما، بهرغم تحقیقات متعدد تحت عناوین گوناگون در ارتباط با جنسیت، فضاهای شهری، که بستر حضور و کنش دو جنس زن و مرد است، آنچنان که باید متناسب فراهم نشده است. ازاینرو، در این نوشتار به تحلیل چگونگی تأثیرگذاری جنسیت بر میزان طرد و شمول زنان از فضای بوستان شوش و به دنبال آن چگونگی بازتولید این رمزها و مرزهای استعاری حضور در فضا و تجلی آن در رفتار افراد در این فضا پرداخته شده است. نوشتار پیش رو با بهرهگیری از روششناسی کیفی و شیوههایی مانند مشاهدۀ مشارکتی و مصاحبه با 21 نفر از افرادی که با بوستان شوش در ارتباطاند، در پی پاسخ به این سؤال است که: جنسهای متفاوت در بوستان شوش موجب چه نوع تفاوتهای فضایی میشوند؟ نتایج یافتهها نشان میدهد در بوستان شوش مؤلفۀ جنسیت مهمترین مؤلفهای است که حضور گروههای مختلف را در فضا رقم میزند. بدین شکل که برخی از افراد بهواسطۀ جنسیت از فضای بوستان طرد و متقابلاً برخی دیگر در فضا جذب میشوند. تقویت و فراهمآوری زمینههای مشارکت فعال زنان در مقیاس محلی از سیاستهای مهم پیشنهادی است که پیش از هرچیز ریشههای تاریخی و اجتماعی وضعیت حضور گروه زنان در فضای شهری را در نظر داشته و بر این اساس راهکارهای اجرایی را نه صرفاً در تغییرات کالبدی و فضایی، که در زمینۀ اجتماعی و فرهنگی و تاریخی آن جستوجو میکند.
خلاصه ماشینی:
با در نظر داشتن فضای شهری ، در این معنا کـه تـو گـویی عرصة ارتباطی ذاتا افتراقی است ، شیوه های متفاوت حضور افـراد در فضـاهای شـهری بـه مثابـة تلاشی اغلب آگاهانه در فضای اجتماعی تلقی می شود که به نوعی تضـمین کننـدة شـکل گیـری مناسبات و روابط مادی و غیرمـادی آن هاسـت [١٧، ص٢١٥].
ازاین رو، پژوهش پیش رو با تلاش برای پاسخ بـه ایـن سـؤال کـه «چـه مؤلفه هایی حضور گروه زنان در فضای بوستان شوش را متأثر می کنـد؟»، سـعی در شناسـایی و تحلیل مؤلفه های جنسیتی و نسبت آن ها با شیوه های متفاوت حضـور افـراد در بوسـتان و ارائـة پیشنهادهایی دارد که درنهایت بتواند وضعیت حضور گـروه هـای مختلـف در بوسـتان را بهبـود بخشد و به واسطة تقویت حضورهای ناهمگون ، تفاوت های فضایی و متعاقبا حیـات و سـرزندگی در بوستان شوش را رقم بزند.
ابـاذری و همکـاران در مقاله ای با عنوان «احساس ناامنی در تجربة زنانه از زندگی روزمره »، با بهره گیری از مصاحبه بـا ٤٠ زن ساکن شهر تهران و خوانش جامعه شناختی و نگرش مطالعات فرهنگی به وضـعیت زنـان و اتخاذ نگاهی مسئله محور به تجربة زنانه در شهر، به بررسی و تحلیـل میـزان احسـاس نـاامنی براساس جنسیت های مختلف می پردازند و چنین بیان می دارند که اگرچه ممکن است فضـاهای شهری مخاطرات گوناگونی را برای اقشار اجتماعی مختلف ایجاد کند، بـه نظـر مـی رسـد زنـان به واسطة جنسیتشان تجربة ویژه ای از احساس ناامنی از زندگی در حضور فضاهای شهری داشته باشند و این تجربه در میان گـروه هـای مختلـف زنـان و در طبقـات اجتمـاعی مختلـف برخـی ویژگی های مشترک دارد [١].