چکیده:
مسئله تجلی در تفکر ویشنویی، در عین حفظ تعالی ذات مطلق، به حضور برهمن در عالم وجود قائل است. این اندیشه گویای این حقیقت است که هر انسانی به نوعی ظهور برهمن است. در اندیشه ویشنویی، برهمن خود را به نن شکل متفاوت متجلی میسازد. نخست، نره اوتاره یا اعلاترین شکل تجلی که در این حالت، ارواح رهایی یافته از حضور برهمن لذت می برند. دومین شکل تجلی ذات مطلق ویوهه ها می باشند. ویوهه ها اشکالی هستند که برهمن برای اهداف آیینی، آفرینشی و... در آن متجلی می شود؛ برخی از این ظهورات، مظهر معرفت و جلا،، برخی مظهر فرمانروایی و برخی مظهر آفرینش اند. سومین شکل تجلی برهمن، ویبهوه است که شامل ده ظهور از موجودات فرازمینی است. چهارمین شکل تجلی از ذات مطلق، انتریامین می باشد. در این حالت، ذات مطلق در عالم آفاق و انفس جای می گیرد و با شهود یوگی دیده شده روح را در سلوک خود همراهی می کند. ننجمین شکل از تجلی ذات مطلق، حالتی است که برهمن در شمایل یا تمثا،های ساخت بشر استقرار می یابد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه تجلی در اندیشه ویشنویی را می توان از دو جهت مورد توجه قرار داد: یکی از آن جهت که جهان است و دیگر از آن جهت که تجلی « نمودی است که بر سیمای حقیقت وجود به ظهور رسیده است. بنابراین تجلی به اعتبار جهان و دنیای ظاهری دارد. در این نژوهش ضمن تحلیل دیدگاههای مختل « توهمی » است، اما تجلی به اعتبار حقیقت وجود جنبه » واقعی نیرامون مساله توهمی و یا واقعی بودن تجلی نشان دادهایم که اثبات تجلی امری شهودی است و نظریه تجلی برهمن در تفکر ویشنویی، جنبه توهمی دارد، نه واقعی.
خلاصه ماشینی:
"یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه تجلـی در اندیشه ویشنویی را می توان از دو جهت مورد توجه قرار داد: یکی از آن جهت که جهان اسـت و دیگـر از آن جهـت کـه نمودی است که بر سیمای حقیقت وجود به ظهور رسیده است .
برای پاسخ به این پرسش ، که تجلی در سنت ویشنویی واقعی است یا تـوهمی؟ بـه نظـر میرسد، در تفکر ویشنوییسم هندویی چاره ای نیست بجز اینکه جهان را نـه یـک واقعیـت یـا آفـرینش واقعی، که آن را ظهور برهمن ببینیم که برهمن با نیـروی جـادویی خـود، یعنـی مایـا آن را بـه نظـر مـا انسان ها واقعی جلوه داد.
آیین پرستش کریشنا، بـه عنوان یک قهرمان قبیله ای و نیمه خدا و این همانی بعدیش ، با نارایانه خـدای متعـال در آن دوره بـود کـه نظریه تجسد را، نه به عنوان یک تفکر فلسفی و اسطوره شناسی، بلکه به عنوان یـک اصـل مهـم نافـذ و تأیید شده در دین عامه به وجود آورد(همان ، ص ١٩٥).
این هدف و دلیلی برای تجلی خدا به صورت انتریـامی اسـت کـه ایـن نظریـه ، بـه / استحکام در متون مقدس و سمریتی پذیرفته شده است .
در واقع ، طرح آموزة تجلی برای حفظ تعالی امر مطلـق در ارتباط با هستی و در عین حال ، سریان الوهیت در سراسر هستی است ؛ بـدین معنا کـه در آیـین ویشـنو، واقعیت غایی خود را به اشکال و صورت های مختلف تحـت اسـماء و صـفات و واسـطه های مختلـف / متجلی می کند."