چکیده:
یکی از مهمترین دستاوردهای حقوق بینالملل زمان صلح نهاد دولت حافظ منافع است که، با وجود گذشت قرنها از زمان پیدایش و اختیاری بودن تعیین یا پذیرش آن، در قالب دو توافق دوجانبه و یا یک توافق سه جانبه، همچنان، در همان شکل سنتی و یا از طریق دفتر حافظ منافع، بیشترین نقش را در حفاظت از منافع دولت ها و اتباع آنان، در فقد روابط دیپلماتیک یا قطع آن، ایفاء می نماید. طی نیم قرن گذشته، نمایندگی سیاسی، بطور فزایندهای، در چارچوب دفاتر حافظ منافع، که عملا کارکردی شبیه یک سفارتخانه را دارند، انجام میپذیرد و آن اینکه، بخشی از کارکنان دیپلماتیک دولت مورد حمایت در پست هایشان باقی می مانند و، تحت لوای دولت حافظ منافع و به نام آن، فعالیتهای معمول خویش را در محل سفارت دولت حافظ منافع و یا در داخل اماکن هیات نمایندگی قبلی خود ادامه میدهند. بر خلاف نمایندگی سیاسی، نمایندگی بشردوستانه طلوع خیره کننده اما افول نا امیدکنندهای داشته است. اوج فعالیت دولت حافظ منافع زمان جنگ به سالهای نخست جنگ دوم جهانی بر میگردد که دولت سوئیس، به تنهایی، حافظ منافع بیش از سی کشور بود. شاید همین اقبال سبب گردید که، بعد از جنگ، تدوین هر چه جامعتر قواعد عرفی مربوط به این نهاد، به منظور نظارت بر اجرای اسناد حقوق بشردوستانه و حمایت از طرفین مخاصمه، پیگیری شود. اما، متاسفانه، نه این اقدام و نه، بعدها، اجباری شدن تعهد دولت ها در رابطه با دولت حافظ
منافع، مانع از افول روز افزون نمایندگی ژنو در قلمرو حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی نگردید. روندی که، در وضعیت فعلی بین المللی و روابط و مناسبات حاکم بر آن، امید چندانی به حیات مجدد این نمایندگی را نوید نمیدهد.
خلاصه ماشینی:
"193 1 دلایل متعددی برای عدم تعیین دولت حافظ منافع در اکثر جنگ های چند دهه اخیر ذکر شده اسـت : (١) غیر بین المللی بودن بسیاری از مخاصمات مورد بحث و، در نتیجه ، عـدم شـمول سیسـتم دولـت حافظ منافع نسبت به آنها؛ (٢) عدم قطع روابط دیپلماتیک بین متخاصمین و در نتیجه ، فقد نیاز واقعی به نصب دولت حافظ منافع ؛ (٣) بیم آنکه ، به رغم عدم تمایل به شناسایی طرف مقابل ، توسل به دولت حافظ منافع به عنوان شناسایی ضمنی این طرف به عنوان یک دولت مستقل تفسیر شود؛ (٤) اجتناب از شناسایی وجود وضعیت جنگی و در نتیجه آثار و تعهدات ناشی از آن ؛ (٥) وجود این ذهنیت و تصور که شمار دولت هایی که بی طرف بوده و در عین حال قادر و مایل به ایفای نقش دولت حـافظ منـافع باشند بسیار اندک است ؛ (٦) عدم تمایل به حضور دولت ثالثی که در قلمرو دولت دیگر بر عملکـرد آن نظارت کند؛ (٧) کوتاه بودن دوره زمانی آغاز و انجام برخی مخاصمات مسـلحانه کـه عمـلا امکـان و فرصت لازم برای نصب دولت حافظ منافع را فراهم نمی ساخته است ؛ و (٨) روش پیچیده و زمان بـر نصب دولت حافظ منافع ."