چکیده:
ﻣﺴﺄله ایران و رژیم صهیونیستی در چهارچوب بازی حاصل جمع صفر قابل تبیین است. به این معنا که وجود این رژیم برای ج. ا. ایران غیر قابل تحمل است و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی، ج. ا. ایران را به دلیل بهرهمندی از قدرت موشکی و برنامه هستهای و نفوذ چشمگیر در جهان اسلام، تهدیدی وجودی برای خود میداند. به همین دلیل، در سطوح مختلف علیه منافع منطقهای و بینالمللی ج. ا. ایران اقدام کرده است. در این مسیر، این رژیم از پتانسیلها و ظرفیتهای راهبردی غرب از جمله امریکا بهره لازم را میبرد. در این راستا، ایجاد فشار برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران راهبرد امنیتی این رژیم به شمار میرود.
از سوی دیگر، پس از توافق هستهای «برجام»، این نوید داده می شد که تحریمهای نفتی و مالی ایران در ازای محدودیتهایی بر غنی سازی هستهای از بین خواهد رفت. این توافق همچنین نشانگر تثبیت ایران به مثابه قدرت هژمون منطقه مطرح می گردد؛ مسئلهای که به نظر میرسید آمریکا آن را پذیرفته بود. اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ایران مجهز به سلاح هستهای را بدترین پیامد ممکن در وضعیت حاضر دانست و به همین ترتیب دولت های عرب حاشیه خلیج فارس احساس کردند که از توافق کنار گذاشته شدهاند. این مقاله به بررسی جایگاه برنامه هستهای ایران در دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی می پردازد.
The issue of Iran and the Zionist regime can be explained in the framework of the game of zero sum. It means that the existence of this regime is intolerable for the Islamic Republic of Iran and on the other hand, the Zionist regime accused the Islamic Republic of Iran as an existential threat to itself for reasons such as using Iran for its missile power and its nuclear program and significant influence in the Islamic world. In this way, this regime will take advantage of the potential and strategic capabilities of the West, including the United States. In this regard, creating a pressure to prevent the development of Iran's nuclear program is the security strategy of this regime.
On the other hand, after the "deal" nuclear deal, it was promising that Iran's oil and finance sanctions would be eliminated in exchange for restrictions on nuclear enrichment.
On the other hand, after a nuclear deal namely “Barjam”, it was promising that Iran's oil and finance sanctions in exchange for restrictions on nuclear enrichment will be eliminated. This agreement also reflects the consolidation of Iran as the hegemony of the region; an issue that seemed to have been accepted by the United States. But Israeli Prime Minister, Benjamin Netanyahu, condemned Iran's nuclear weapons as the worst possible outcome in the current situation. And so the Arab Persian Gulf states felt that they had been abandoned. This article examines the status of Iran's nuclear program in the Zionist security doctrine.
خلاصه ماشینی:
"در عین حال ، این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که آیا آن چنان که رژیم صهیونیستی اعلام کرده به حمله نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران دست خواهد زد یا خیر؟ در پاسخ می توان این فرضیه را مطرح نمود که تمام عوامل و شرایط داخلی رژیم صهیونیستی و نیز واقعیت های منطقه ای و بین المللی نشان میدهد این رژیم قادر به حمله علیه تأسیسات هسته ای ایران نیست و بیشتر رفتارهای سیاسی رژیم صهیونیستی در این زمینه ، ایجاد جنگ روانی و از سویی تحریک امریکا و غرب برای افزایش فشارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی است و در این سیاست به ویژه از طریق لابی خود در امریکا بخشی از اهداف خود را محقق ساخته است .
تمام عوامل و شرایط داخلی رژیم صهیونیستی و نیز واقعیت های منطقه ای و بین المللی نشان میدهد این رژیم قادر به حمله علیه تأسیسات هسته ای ایران نیست و بیشتر رفتارهای سیاسی رژیم صهیونیستی در این زمینه ، ایجاد جنگ روانی و از سویی تحریک امریکا و غرب برای افزایش فشارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی است و در این سیاست به ویژه از طریق لابی خود در امریکا بخشی از اهداف خود را محقق ساخته است ."