چکیده:
متنبّی و صائب دو شاعر بزرگ حکمتسرا میباشند و دیوان این دو، سرشار از مفاهیم عمیق حکمی و اخلاقی است؛ این مفاهیم با استناد به روابط فرهنگی دو زبان، دائماً بین شاعران عربی و فارسی در آمد و شد و تبادلاند. از آنجا که کثرت استعمال مثل و ارسال مثل در دیوان صائب و متنبّی فراوان است و نیز با توجّه به اینکه هر دو شاعر در حوزه امثال سائره شهرهاند و در زمینههای حکمی و اخلاقی نیز اشتراکاتی دارند، این پژوهش سعی دارد امثال سائره و ارسال مثل را در دیوان این دو شاعر به صورت تطبیقی بررسی نماید و به این نتیجه برسد که صائب در بیان ارسال مثل و تمثیل موفّقتر از متنبّی عمل نموده است و این به دلیل بهره جستن وی از تمثیل و تشبیه و استعارات زیبا و بیبدیل در قالب اسلوب معادله است.
خلاصه ماشینی:
در فن تمثیل، شاعر نخست مطلبی را در هر باب یا موضوعی که بخواهد دعوی میکند، سپس مثالی میآورد که از بس بداهت در معنی دارد، میتواند مانند دلیلی، دعوی او را اثبات کند یا علت آن را آشکار سازد یا به عنوان نظیر و عدیل آن معنی تلقی شود؛ مثلا در سه بیت زیر از صائب تمثیل اول به قصد اثبات دعوی و تمثیل دوم به قصد بیان علت و تمثیل سوم از باب نشان دادن شبیه و نظیر است: سـهل مشـمر هــمـت پــیران با تدبیــر را کـز کــمال بال و پر، پـرواز باشــد تیــر را عالمی را کشت و دست و تیغ او رنگین نشد تیزی شمشیر پاک از خون کند شمـشیر را ریشه نخل کهنـسال از جـوان افزونتر است بیشتر دلبــستــگی باشــد به دنیا پیــر را (صفا،1376: 539) تمثیل مفهومی عام و کلی است که در مصراعی بیان شود و مصراع دیگر برای تأیید یا توجیه آن مثالی از امور محسوس یا مقبول عام بیاید؛ یعنی «حسن تعلیل» اما آوردن تمثیل همیشه برای بیان علت نیست، گاهی برای توضیح مطلب است، مثلا صائب برای تصویر کردن حقیقت و مجاز «ماه آسمان» و «ماه در طشت آب» را مثال میآورد: از ماه حقیقت روی صائب در مجاز آوردهایم را دایــم ز طـــشت آب مـــیجویـیــم ما (صائب،1364: 1/126) صائب در استفاده از ارسال المثل نیز سرآمد بود؛ و آن آوردن مثلی رایج است از آنچه میان خلق شهرت یافته و شاعر برای اثبات مدعای خود یا بیان حال خویش در این گونه موارد از آن استفاده میکند.