چکیده:
با توجه به اهمیت عوامل هیجانی و عاطفی در تدریس بهویژه تدریس زبان دوم، در این پژوهش کوشیدیم مفهوم نوازیدن (نوازش و نوازه) را بررسی کنیم. نیاز عاطفی انسان به نوازش فیزیکی در کودکی، در بزرگسالی بیشتر شکل نوازه معنوی و عاطفی بهخود میگیرد. نوازه بهمعنی دیدهشدن و به رسمیت شناختن ارزشهای افراد است. در این پژوهش، ابتدا مفهوم نوازه را در روانشناسی و سپس در آموزش زبان دوم تبیین کردیم. آنگاه ضمن معرفی جدید انواع نوازهگر و نوازهشونده به افراطی، تفریطی و معتدل، کاربرد آنها را در آموزش زبان نشان دادیم. زمانی که معلم با میزان نوازهگری خود و نوازهشوندگی شاگردان آشنایی نداشته باشد، تعامل موثر بین معلم و شاگرد حاصل نمیشود و حس ناراحتی ایجاد شده، ممکن است باعث از بین رفتن انگیزه مشارکت و یادگیری شاگردان شود. در پایان، ضمن تبیین کاستیهای احتمالی این تقسیمبندی، پیشنهادهایی را برای انجام پژوهشهای بیشتر ذکر کردیم.
خلاصه ماشینی:
از نوازش تا نوازه : نگاهی به مفهوم نوازیدن در آموزش زبان دوم رضا پیش قدم (استاد گروه زبان و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد ، ایران ، نویسنده مسئول ) pishghadam@ferdowsi.
com چکیده بـا توجـه بـه اهمیت عوامل هیجانی و عاطفی در تدریس به ویژه تدریس زبان دوم ، در این پژوهش کوشــیدیم مفهوم نوازیدن (نوازش و نوازه ) را بررســی کنیم .
زمانی که معلم با میزان نوازه گری خود و نوازه شوندگی شـاگردان آشـنایی نداشـته باشـد، تعامل مؤثر بین معلم و شـاگرد حاصل نمی شود و حس ناراحتی ایجاد شـده ، ممکن اسـت باعث از بین رفتن انگیزة مشـارکت و یادگیری شاگردان شود.
زمانی که شــاگردان احســاس کنند معلم نام آن ها را می داند، به چشــمان آن ها نگاه می کند و به حضــور و عدم حضــور آن ها توجه دارد، حس مثبت و خوبی پیدا می کنند که این خود باعث ایجاد انگیزة بیشتر برای شرکت در کلاس و در نتیجه یادگیری بیشتر خواهد بود.
یکی از مهم ترین مفاهیم توجه معلم ١ که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته ، نوازه اســـت (پیش قدم ، ناجیمیدانی و خواجوی، ٢٠١٥) همان طور که پیش تر گفته شد، به هر عملی که افراد برای به رسمیت شناختن دیگران و درک حضــور آن ها انجام می دهند نوازه گفته می شــود (برن ، ١٩٨٨).
Teacher care اینجا به سؤال ها و شاخص های پرسش نامۀ آن ها اشاره می کنیم تا خوانندگان بهتر با مفهوم نوازه در آموزش زبان آشنا شوند.
International Journal of Society, Culture & Language, 4(2), 11-21.