چکیده:
هدف اساسی این تحقیق، تحلیل ساختاری مولفههای مدیریت مدرسه-محور مبتنی بر نظریهپردازی تطبیقی است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمعآوری اطلاعات، توصیفی –پیمایشی است. جامعهآماری این پژوهش شامل 255نفر از مدیران و معلمان مدارس دوره دوم متوسطه هیات امنایی شهر تهران که در سالتحصیلی 95-94 به خدمت اشتغال داشتهاند که با روش نمونهگیری تصادفی ساده به حجم 148نفر از آنان(119نفر معلم و 29 نفر مدیر) براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساختهای که شامل 28سوال میباشد، استفاده شدهاست. در این پژوهش برای درک درستی سوالات، پرسشنامه در بین تعدادی از صاحبنظران موضوعی( ازجمله اساتید راهنما، مشاور و همچنین تعدادی از خبرگان و آگاهان آموزشوپرورش) قرار گرفت و پس از اعمال نقطهنظرات اصلاحی آنان، نسبت به تدوین نهایی پرسشنامه اقدام گردید. اعتبار ابعاد این مقیاس به روش ضریب آلفای کرونباخ(87/ 0) بهدست آمدهاست. روش پژوهش از نوع الگوی ساختاری میباشد. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار لیزرل استفادهشد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که در بین مولفههای موردمطالعه بهترتیب تعهدسازمانی با ضریب مسیر(89/ 0)، مسئولیتپذیری با ضریب مسیر(86/ 0)، مشارکت با ضریب مسیر(78/ 0)، تمرکززدایی با ضریب مسیر(73/ 0) و فرهنگسازمانی با ضریب مسیر(69/ 0) بیشترین تاثیر را بر پیادهسازی نظام مدیریت مدرسه محور در مدارس شهر تهران را دارند. نتایج این پژوهش میتواند راهگشای دستاندرکاران و برنامهریزان وزارت آموزشوپروش جهت پیادهسازی و اجرای موفق نظام مدیریت مدرسه محور در مدارس کشور قرار گیرد. مدل ارائهشده دارای نیکویی برازش است.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که در بین مولفه های موردمطالعه به ترتیب تعهدسازمانی با ضریب مسیر(٠/٨٩)، مسئولیت پذیری با ضریب مسیر(٠/٨٦)، مشارکت با ضریب مسیر(٠/٧٨)، تمرکززدایی با ضریب مسیر(٠/٧٣) و فرهنگ سازمانی با ضریب مسیر(٠/٦٩) بیشترین تأثیر را بر پیاده سازی نظام مدیریت مدرسه محور در مدارس شهر تهران را دارند.
مدیریت مدرسه -محور تجدید ساختار نظام آموزش وپرورش در جهت افزایش انعطاف - پذیری ١، عدم تمرکز و تفویض اختیار به مدارس ، به نحوی که با نزدیک نمودن محل اتخاذ تصمیم ها به محل اجرای آن و اتخاذ تصمیم به شیوه گروهی و مشارکت جویانه توسط کسانی که بیش ترین اطلاعات درباره نیازمندیهای مدرسه و شرایط حاکم بر آن برخورداند و بیش از هر کسی از نتایج آموزش ها متاثر میشوند(شامل والدین ، دانش آموزان ، معلمان ، کارکنان ستادی، گروه های ذینفع جامعه ازجمله صاحبان صنایع ، سازمان ملی وغیره ) سبب میشود که استقلال ، مسئولیت پذیری و پاسخگویی مدرسه افزایش یابد و نیز کیفیت و اثربخشی آموزش ها بهبود یابد.
انصاری(٢٠١٤ ,Ansari) و آدام و میران ( & Adam ٢٠١٠ ,Miran)، نیز به این نتیجه دست یافته اند که تمرکززدایی یکی از مهم ترین راهبردهای مطرح شده برای بهبود سطح کارایی نظام های آموزشی است که میتواند سبب دگرگون شدن فعالیت های پشتیبانی، امور مالی، اداری و همچنین توسعه حرفه ای معلمان و مدیران از طرف دیگر، دو راهکار پیاده سازی نظام مدیریت مدرسه محوری تلقی میگردد، که نتایج این تحقیق را تایید میکند و منطبق با آن است و با تحقیقات خاوری و همکاران (٢٠١٤ ,et al &Khavari )، امامویردی و همکاران (٢٠١٣ ,et al &Emamvirdi ) و یاسین و یوسف (٢٠١٤ ,Yusuf &Yasin ) همسو نمیباشد.