چکیده:
پاسارگاد از سال ١٣٨٤ به واسطه تبلیغ جمعی افراد در خارج از کشور در فضای مجازی، مبنی بر زیر آب رفتن تخت جمشید، شاهد تجمع یکصد نفره از اشخاص معترض در روز قراردادی تولد کورش بود. همزمان نمودن تاریخ تولد قراردادی با تولد دو تن از شاهزاده های پهلوی، این فرصت را برای عناصر ملی گرا فراهم نمود تا ضمن بهره برداری از پارهای نارضایتی های موجود، و سوء استفاده از نام کورش، با بسیج همه امکانات تبلیغی موجبات تحریک، ترغیب و تشویق مردم را در جهت حضور در تخت جمشید فراهم و با کنش های گوناگونان تضاد خویش را با ساختار سیاسی، اجتماعی و نوعا مذهبی نشان دهند. تبلیغات موثر کنشگران آمار این جمعیت را سالانه افزایش و در سال ٩٥ نیز به حدود یکصد هزار نفر افزایش داد. از مجموع کنشهای ابراز شده، نوعی تعارض و ناهمنوایی با ساختار و گفتمان مسلط در جامعه مشهود بود، که با واکنش بسیاری از طبقات و اقشار مختلف اجتماعی نیز مواجه گردید. در این مقاله سعی شده موضوع تجمع پاسارگاد، کنشها و واکنشهای کنشگران، اهداف و برنامههای آنان از منظر جامعه شناختی، جرم شناسی و روانشناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
". blogfa (biographi2009com با وجود این که همه مردم ایران از هر قشر، قوم و مذهبی به اصالت تاریخی، باستانی پاسارگاد اذعان داشته و آن را از افتخارات خویش در سطح ملی و بین المللی می دانند، اما عده ای طی چند سال اخیر با بهانه قرار دادن نام کورش اصرار دارند تا اصالت تاریخی و باستانی این مکان را کم رنگ و یا نادیده گرفته و برعکس جنبه امنیتی به آن بدهند، و با ارائه اطلاعات برنامه ریزی شده ، سعی بر تهییج افکار عمومی و سوء استفاده از ناآگاهان دارند.
این موضوع که طی سالهای اخیر و بخصوص در ایام آبانماه به بهانه های مختلف ، از سوی جریانی مطرح و در قالب تجمع در یک مکان باستانی بنام پاسارگاد خودنمایی میکند، صرفا بهانه ای از سوی عوامل مخالف نظام و مستقر در کشورهای غربی بوده که با خواست آنان و با هدف ایجاد شکاف اجتماعی و تضعیف ساختار سیاسی و مذهبی مشروع و مسلط در کشور پدیدار شده است .
«ناسیونالیسم یا ملت گرایی، در اندیشه واضعان غربیش ، یعنی مردم در قالب مرزهای جغرافیایی معین ، نژاد و سابقه تاریخی و زبان و فرهنگ و سنن واحد گردهم آمده اند، به عنوان یک واحد تفکیک ناپذیر مبنا و اصل قراردادن و آنچه را در حیطه منافع ، مصالح ، حیثیت و اعتبار این واحد قرار گیرد خودی و دوست دانستن و بقیه را بیگانه و دشمن خواندن » (شهید مطهری- ١٣٧٣- ص ٢١) به رغم اینکه دوران ظهور و بروز این تفکر قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم بوده است ، و شدت آن همه ایدئولوژیهای سیاسی را تحت تاثیر قرار داده و به شکل افراطی نژادپرستی و راسیسم جلوه کرده و دو جنگ جهانی را به وجود آورد."