چکیده:
بندگی، به عنوان مهم ترین هدف آفرینش انسان، مورد توجه حکما، متکلمان، مفسران قرآن کریم و متفکران علم اخلاق بوده است. فخر رازی، مفسر و متکلم برجسته جهان اسلام، معتقد است بندگی مراتب و درجاتی دارد. در سخنان وی، با سه گونه بندگی عامیانه، عالمانه و عارفانه (عاشقانه) مواجه می شویم. او عبودیت را آمیزه ای از معرفت و عمل، و معرفت را امری شدت و ضعف پذیر می داند. از این رو بندگی، در هر مرتبه ای از مراتب سه گانه خود، تشکیک پذیر است. می توان گفت از دیدگاه وی، بندگی، تابع کمال و نقصان اموری همچون ایمان، تقوا و قوای نفس است. وی، بندگی عامیانه را مصداق عبادت ندانسته و بندگی عارفانه را برترین مقام می شمارد. در این پژوهش، به تبیین و تحلیل مراتب مذکور و چگونگی ترتب آنها بر یکدیگر، از دیدگاه فخر رازی، با محوریت تفسیر کبیر پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"مراتب بندگی رازی، با تمسک به روایات و سخنان اهل تحقیق میگوید عبادت سه درجه دارد؛ نخست اینکه ، بنده ای خدا را به طمع ثواب یا فرار از عقاب عبادت کند، این درجه اگرچه عبادت نامیده میشود ولی درجه ای پایین و ساقط است ، زیرا معبود چنین بنده ای در حقیقت همان ثواب (پاداش ) بوده و خداوند را ابزاری برای رسیدن به آن قرار داده است .
زیرا برای مراتب علوم حد و نهایتی وجود ندارد و اخلاق نیز از نظر قداست و طهارت درجات بی - شماری دارد و به تبع این امر، سعادت اخروی نیز با توجه به میزان معرفت انسان به خدا و باورها و نیز تن دادن به عبودیت الاهی ذومراتب خواهد بود (رازی، ١٤٠١: ١٩٠/١٧).
رازی، پس از معرفت عقلانی، به معرفت عرفانی (شهودی) روی میآورد و چون وارد این وادی میشود، پایگاه و جایگاه عقل را سخت متزلزل و ناچیز میداند (زرکان ، ١٩٦٣: ٥٥٨-٥٥٩)، و در اواخر عمر، آن گونه که از آثار او، به ویژه وصیت نامه اش برمیآید، شیوه های عرفانی و صوفیانه را جایگزین عقل کرده ، قرآن و عرفان را یگانه منجی معرفتی خود میداند، و به معارف عقلی (فلسفی و کلامی) سست باور و حتی بدبین میشود و آنها را مانع سیر به سوی خدا میبیند: نهایۀ إقـــــدام العـــقول عقال و غایۀ سعی العالــمین ضلال و أرواحنا فی وحشۀ من جسومنا و حاصل دنیانـــا أذی و وبال ولم نستفد من بعثنا طول عمرنا سوی ان جمعنا فیه قیل و قالوا و کم من جبال قد علت شرفاتها رجال ، فزالـــوا، و الجبال جبال (همان : ٥٨٨-٥٨٩) / رازی در یک تقسیم بندی، جویندگان معرفت الاهی را دو دسته میداند: الف ."