چکیده:
برداشت اولیه از آیه ﴿وَ أَنکِحُوا الایامی مِنکُم وَ الصالِحینَ مِن عِبادِکُم و إِمائِکُم إِن یَکُونُوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ اللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ﴾ (نور: 24/ 32)، بر این امر دلالت دارد که ازدواج، به استغنای انسان و رفع نیازهای مادی میانجامد. از آنجا که در روایات بسیاری، فقر معضلی اجتماعی خوانده شده و راهکارهایی برای مقابله با آن اندیشیده شده است، این سؤال رخ مینماید که چگونه فقر ملموس در جامعه با ازدواجهای موجود، سازگار است؟ برای پاسخ به این سؤال، واژگان «نکاح» و «ایامی» مفهومشناسی شده است؛ با تکیه ویژه بر مدلولهای آن در قرآن، تبیین مراد اصلی آیه با عنایت به سیاق و بافت آن، توجه به روایات به ثبت آمده و در نهایت دیدگاههای مفسران. فرضیه ما در این پژوهش بر این نکته استوار است که آیه در مقام نهی از تأخیر ازدواج به دلیل فقر اقتصادی است. بنابراین تحقق ظاهر آیه که بر وعدة بینیازی دلالت دارد، وابسته به اموری همچون مشیت و اراده خداوند، مصلحت فرد و ... است.
خلاصه ماشینی:
از سویی واقعیت های اجتماعی حکایت از این دارد که نه تنها به دنبال بسیاری از ازدواج ها مشکلات اقتصادی حل وفصل نشده بلکه بخشی از فروپاشیهای بنیان خانواده ها ناشی از همین مشکلات است چنان که شورای فرهنگی اجتماعی زنان به دنبال پژوهشی میدانی، بیش از ٤٠ درصد از علل طلاق در سال های دهه ٧٠ را مربوط به مشکلات نفقه و مخارج زندگی اعلام کرده است (محمدی، ١٣٨٣، ص ١١٠) که حتی اگر بخشی از این آمار حمل بر تفاوت سلیقه ها و دیدگاه های اقتصادی شود باز این سؤال مطرح است که : چرا تضمین الهی یادشده در آیه شریفه مؤثر نیفتاده و چنین آماری شکل گرفته است ؟ در این مقاله با بررسی واژگان موجود در آیه و نظر به آرای مفسران و نیز توجه به روایات به این مطلب اشاره گردیده که هرچند باور به فضل و رحمت خداوند جزئی از ایمان و گره گشای بسیاری از مشکلات مادی و معنوی است ولی نمیتوان ازدواج را علت تامه در رفع مشکلات اقتصادی دانست و در هر شرایطی به آن اقدام نمود بلکه بر اساس آیه ٣٣ همین سوره در شرایطی که اسباب ازدواج فراهم نیست نه تنها به انجام ازدواج توصیه نشده بلکه وظیفه ، ترک ازدواج و پیشه کردن عفت و پاکدامنی است به امید اینکه خداوند از فضل و رحمت خود به زندگی فرد گشایش و وسعت دهد.