چکیده:
کرامت و ارجمندی انسان که در حقیقت اساسی ترین ساحت وجودی انسان را تشکیل می دهد، فصل مهمی از مباحث اندیشمندان دینی را به خود اختصاص داده است. منابع انسان شناسی برای انسان دو گونه کرامت برشمرده اند که عبارتند از کرامت و ارجمندی هستی شناختی و کرامت اکتسابی یا ارزش شناختی، بی گمان برخورداری انسان از کرامت بر مبانی و پایه های مهمی استوار است. اینک این پرسش مطرح است که انسان بر چه اساسی از کرامت هستی شناختی و ارزش شناختی برخوردار است. این نوشتار به تبیین مبانی هستی شناختی کرامت انسان در اندیشه صدرالمتالهین پرداخته و بر این باور است که انسان با برخورداری از اساسی ترین عطایا و مواهب الهی همچون عقلانیت و خردورزی و خلافت الهی و .. مبانی کرامت انسان را رقم زده است.
خلاصه ماشینی:
"خلقت انسان ، بعد از این که طبیعت ، همه مراحل رشد خود را ( اعم از مرحله جمادی ، نباتی و حیوانی ) سپری کرد، آغاز می شود و این خود یکی از سنن الهی است چراکه موجود اشرف بایستی همة خصوصیات موجود اخص را دارا باشد؛ بر این اساس ، ذات انسان جامع همة قوای زمینی و آثار نباتی و حیوانی ، خواهد بود واین اولین درجة انسانیت است که مشترک بین همة انسانهاست ؛ در مرحلة بعد، آدمی با تحصیل علم و عمل ، می تواند به عالم ملکوت اعلی نائل شود همچنان که خدای سبحان می فرماید: «إلیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه »؛ حتی انسان ، با استکمال ذات خویش از طریق معرفت کامل و عبودیت تامش ، می تواند از این مرحله نیز گذر کرده و بعد از فنای ذات خود به لقای پروردگار نائل گردد؛ که در این مرحله ، به مقام ریاست عالی نائل آمده و مسجود فرشتگان آسمانی گشته و حکمش در ملک و ملکوت نافذ خواهد بود ( صدرالمتألهین شیرازی ، ١٤٠٢: ١٠٨) فطرت یکی از ویژگی های انسان برخورداری از کرامت فطرت و معرفت های فطری و گرایش های عملی انسان است .
همچنین توانایی نیل به لقای الهی و ظرفیت جانشینی و خلافت انسان و برخورداری از دانش ها و گرایش های عالی انسانی که در فطرت و ساختار وجودی انسان به ودیعه گذاشته شده است و بهره مندی انسان از قوة تفکر و تدبر و سخن گفتن و ذکر و یاد آوردی و عطایایی همچون آزادی و اختیار و وجدان اخلاقی براساس اندیشه صدرالمتألهین شیرازی در تحت لوای عقلانیت و خردورزی پایه های استوار کرامت هستی شناختی انسان را به ارمغان آورده است ."