چکیده:
مطالعه آثار داستاننویسان برجستة معاصر نشان میدهد که این نویسندگان در آفرینش آثار خویش از ادبیات کهن فارسی تاثیرات فراوان پذیرفتهاند.از آن جمله نادر ابراهیمی است که با ادبیات کهن فارسی به خوبی آشناست و بر بهرهمندی از آن در غنی ساختن آفرینشهای ادبی تاکید دارد و البته ردّپای این اندیشه وآشنایی او با ادب کهن در آثار وی بویژه آتش بدون دود آشکار است. آتش بدون دود، رمان هفت جلدی نادر ابراهیمی، اثر برگزیدة بیست سال ادبیات داستانی پس از انقلاب است. دراین پژوهش از منظر تحلیل بینامتنی به بررسی چگونگی تاثیرات ادبیات کهن فارسی در آتش بدون دود میپردازیم و این تاثیرات را از سه جنبة زبانی، شگردی و اندیشگانی مورد تحلیل قرار میدهیم. نتایج نشان میدهد در آتش بدون دود ارتباط بینامتنی و تاثیرات زبانی درگزینش واژگان کهن، ویژگیهای دستوری و ویژگیهای بلاغی(بویژه اقتباس)، تاثیرات شگردی مانند براعتاستهلال، مداخلهگری راوی، کاربرد شعر در میان نثر و صحنه پردازی های متاثر از متون کهن و تاثیرات اندیشگانی چون تقابل پدر و پسر(متاثر از شاهنامه فردوسی) و رویکرد عرفانی جلوة خاصی دارد. برخی از این جلوه های بینامتنی تعمدی-آشکار، برخی تعمدی- پنهان و برخی ضمنی هستند.
خلاصه ماشینی:
(ابراهیمی ،١٣٧٧: ٦٧) آنچه ذکر شد نشان می دهد که نادر ابراهیمی بـا ادبیـات کهـن فارسـی بـه خـوبی آشـنا بوده است ، اینک این سوال مطرح می شود که ابراهیمی با توجه به ایـن شـناخت گسـترده و همچنین تأکید براستفاده از ادبیات کهن فارسی در داسـتان نویسـی ، خـود تـا چـه حـدی و چگونه از ادبیات کهن فارسی در بزرگترین رمانش ، آتش بدون دود بهره گرفته است ؟ بویژه این تأثیرات در چه وجوهی نمود یافته است ؟ پنهان و آشکار بودن این تأثیرات تا چه حدی است و تأثیر کدام یک از آثار کهن فارسی در این اثر بیشتر نمایان است ؟ در نهایت پاسخ به این پرسش ها به این نکته می انجامد که بهره گیری از ادبیات کهن چگونـه مـی توانـد باعـث غنای ادبیات داستانی امروز ما شود؟ این مسأله به طور خاص از دیدگاه نظریه بینامتنیت قابل بررسی و تحلیل اسـت .
منظـور از تأثیرات شگردی ، شیوه ها و فنون ادبی ماننـد براعـت اسـتهلال ، مداخلـه گـری راوی ، بـه کارگیری شعر در میان نثر و به طور کلی شگردهایی است که ادیبان گذشتة مـا در آفـرینش آثار خویش به کار برده اند و ابراهیمی به تأسی از آنان در اثر خود استفاده کرده اسـت ؛درباره تأثیرات شگردی نکته شایان ذکر این است که آنچه به عنوان شگرد در نظر گرفته شده ، غالبا فراتر از یک جمله و بند است و به کل کلام و چه بسا به کل ساختار اثـر و شـیوه بیـان در یک متن مربوط می شودو تفاوت آن با صنایع بدیعی دراین است که غالب صـنایع بـدیعی (لفظی و معنوی )در محدوده واژگان و جملات مورد بررسی قرار می گیرد و از حدود یک جمله یا نهایتا یک بند فراتر نمی رود، در حالی که شگردی همچون براعت استهلال یعنـی آنچه در آغاز می آید تا نشانی از کل و انجام داستان باشد، به ساختار کـل اثـر مربـوط مـی شود.