چکیده:
تاریخچه لقب در تاریخ به گذشته های دور باز می گردد. در عصر قاجار، به علت کثرت شاهزادگان و عمال حکومتی استفاده از القاب به صورت یک سنت در آمد. از این میان حد.ود یک چهارم رجال دو لقب و حدود یک دهم آنان سه لقب و بیشتر گرفته اند. یکی از این لقب های هم نام « معتصم الملک» است . که در منابع رجالی صرفا یکی از آنها شناخته تر است . در این پژوهش سعی شده با تکیه بر روشهای سندپژوهی به باز شناسی این دو پرداخته شود. روش پژوهش بر پایه جستارهای سند پژوهی ، و نیز توصیفی و تاریخی است .
خلاصه ماشینی:
"/ با استنباط و استناد به منابع ، چندان رجل خوشنامی نبوده، تا جاییکه از طمع ، تعدی و غارت رسمی از رعایا و مردم لرستان و شکایتی که ناظم العلما از او به عباس میرزا سالار لشکر می توان هین نتیجه را گرفت ١، تا جایی که دامنه همین تعدیات به تهران می رسد و فرمانفرما کاغذ نصیحت گونه ای به عباس میرزا سالار لشکر می فرستد و به این بهانه معتصم الملک را نیز اندرز می دهد و در جای دیگر، سالارالدوله را بیم می دهد که مبادا راضی شود 2 برای این که معتصم الملک بخواهد از ملایر فوایدی ببرد، این بد نامی به پای او تمام شود و گویا علاوه بر همه این احوالات فردی ماجراجو نیز بوده است ، به طوریکه عمادالکتاب از اعضای کمیته مجازات در ضمن اعترافات خود در نظمیه از مخفی شدن احسان الله خان عضو دیگر این کمیته در منزل معتصم الملک خبر داده و علاوه بر آن گفته است که ،" نصرت الدوله و سالارلشکر به خیال افتادهاند با دست معتصم الملک کمیته ای به نام کمیته ایران تشکیل دهند و احسان الله خان هم که در خانه معتصم الملک به حال اختفا زندگی می کند میل دارد در این کمیته داخل شود تا افکار و خیالات پوچ آنها را خنثی نموده و ضمنا از آنها پول و اسلحه 3 بگیرد و در جای دیگر به مصرف خدمات ملی برساند ."