چکیده:
بررسی تصویر هنرمند در داستاننویسی معاصر از منظر مطالعات میانرشتهای ادبیّات تطبیقی، نشان میدهد که برخی از رمانهای فارسی و عربی از جلوههاینقّاشی شکل گرفته است. دو رمان چشمهایشبه قلم بزرگ علوی و ذاکرة الجسداثر احلام مستغانمی که دربارة زندگی نقّاش و ارتباط او با مدلهای نقّاشی نوشته شدهاند، گویای این الهام هنریاند. در این تحقیق به روش تحلیل سبکشناسی متن، ساختار هر دو رمان در سه حوزة زبانی، ادبی و فکری به لحاظ نفوذ هنر نقّاشی بررسی شده است. اشاره به ابزارهای نقّاشی، نام نقّاشان مشهور و تابلوهایشان، بیان توصیفهای قوی بسانتجسّم تصویر، استفادهاز مکاتب هنریو توجّه به زندگی هنرمند، از مهمترین تمهیداتیاست که رمان معاصر را به منزلة متن نوشتاری به حوزۀ هنرهای دیداری نزدیکمیکند. پژوهش حاضر با هدف شناخت تأثیر نقّاشی در رمان نوشته و کوشش شده است تا ضمن معرّفینوع ادبی «رمان هنرمند»، دو نمونة مشهور از این نوع رمانها در ادبیّات معاصر فارسی و عربی ارزیابی شود. گفتنی است نویسندگان این رمانها ضمن بحث از هنر، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر نیز پرداختهاند.
خلاصه ماشینی:
دو رمان چشمهایش به قلم بزرگ علوی و ذاکرة الجسد اثر احلام مستغانمی که دربارة زندگی نقاش و ارتباط او با مدلهای نقاشی نوشته شدهاند، گویای این الهام هنریاند.
اشاره به ابزارهای نقاشی، نام نقاشان مشهور و تابلوهایشان، بیان توصیفهای قوی بسان تجسم تصویر، استفاده از مکاتب هنری و توجه به زندگی هنرمند، از مهمترین تمهیداتی است که رمان معاصر را به منزلة متن نوشتاری به حوزۀ هنرهای دیداری نزدیک میکند.
پژوهش حاضر با هدف شناخت تأثیر نقاشی در رمان نوشته و کوشش شده است تا ضمن معرفی نوع ادبی «رمان هنرمند»، دو نمونة مشهور از این نوع رمانها در ادبیات معاصر فارسی و عربی ارزیابی شود.
پرسش بنیادین نگارندگان در این پژوهش این است که آیا میتوان نمونههای موفق «رمان هنرمند» را در داستاننویسی معاصر فارسی و عربی یافت؟ دیگر آنکه در این نوع رمانها، چگونه از هنر نقاشی در خلق داستان استفاده شده است؟ در پاسخ به این پرسشها، نخست باید نوع ادبی رمان هنرمند را شناخت.
در کتاب ارزشمند موسوعة السرد العریی به قلم عبدالله ابراهیم که دربارة انواع داستاننویسی نکاتی آمده، نویسنده با استفاده از منابع غربی از رمان تکامل شخصیت که به زندگی هنرمند اختصاص دارد سخن گفته، اما نامی از آثار احلام مستغانمی نبرده است.
ضمنا، استفاده از هنر نقاشی در این رمانها، نهتنها در الگوهای زبانی و ادبی، بلکه با هدف انتقاد از اوضاع جامعه نیز صورت گرفته است، چنانکه تابلوهای ماکان و خالد، به روشنی شرایط اجتماعی عصر و جو سیاسی حاکم بر آن را نشان میدهند؛ بنابراین، بررسی سبکشناختی متن دو رمان به دقت میتواند چند و چون تأثیر نقاشی بر این رمانها را نشان دهد.