چکیده:
به دور از گرایش به مبالغه در نقد میراث تاریخی،اهمیت دورماندن و بر حذر بودن از اطمینان ساده در به کاربردن یا تداول سخن(خبر)تاریخی که منطبق با عقل نباشد را ضروری و مهم می یابیم.هدف از بکار بردن عقل در اینجا مطابقت بین سخن و واقعیت می باشد.خواننده و مورخ معاصر باید ایمان داشته باشد که اطلاعات فریبنده و نادرست چه اینکه به صورت مکتوب یا به خاطر تکرار آن در منابع مختلف نباید به عنوان یک حقیقت جلوه گردد.این مقاله تلاشی(سیستماتیک)برای روشن شدن بسیاری از خطاهایی است که سهوا یا عمدا گریبانگیر مورخان شده است.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش اقدامی است برای پرداختن به رویکردهای تاریخ نگاران در تدوین تاریخ عربی ـ اسلامی و خطاها و مغالطههایی که برخی عمدا یا سهوا به آن دچار شدهاند و سپس در منابع و مؤلفههای تاریخی متداول گردید که عبارتاند از داستانها و اخبار غیر واقعی که ساخته و پرداخته خیال آدمی و با واقعیت و عقلانیت به هیچ گونه همخوانی نداشته و امکان رد و نفی مصداقیت آنها به سادگی و سهولت قابل امکان است ولی در کتابها و بر سر زبان انسانها از سالها و قرنها متداول میباشد.
او در مطالعه تاریخ و تدوین آن به جای شک و بررسی دقیق حدیث شیوه منتقدانه آن را بکار برد،کما اینکه در بررسی روایات و اخبار از شیوه بررسی دقیق استفاده کرد که به مثابه تشکیل دهنده علم تاریخ و سپس خود تاریخ است،پس تاریخ همان طور که ابن خلدون میگوید: «در ظاهر بیشتر از اخباری که مربوط به گذشتهها ، کشورها و سوابق سالهای گذشته نیست و در باطن آن نقطه نظرها ، پژوهشها ، بررسی کائنات و اصول،وقوع و علت رخ دادن آنها به طور دقیق است»<FootNote No="595" Text=" ابن خلدون،مقدمه ابن خلدون،ص 2.
به طوری که نسل طبق ادعای آنان به اندازه عدد ذکر شده نخواهد رسید مگر اینکه صدها یا هزاران باشد که این امر جایز است ولی به هیچ عنوان بیشتر از آن نخواهد بود که در این صورت و با توجه به دلالتهای موجود،ادعای آنها را باطل و دروغ مییابیم»<FootNote No="597" Text=" همان،ص 7.