چکیده:
هنگامی که مسلمانان در زمان عمر بن الخطاب به بندر ابله دست یافتند، بندر ابله یکی از بندرهای مهم ایران در دهانه خلیج فارس و در کنـاره ارونـدرود بـود. ایـن بنـدر از زمـان هخامنشیان تا قرون نخستین اسلامی؛ پیش از آنکه بصره جای آن را بگیرد مهم ترین مرکـز دریایی ایران بوده است که به عنوان واسطه راس خلیج فارس و منـاطق کرانـه ای دجلـه و فرات در بین النهرین عمل می کرده است .این بندر نقش بسیار مهمی در تجارت دریایی بـا شرق دور تا بنادر چین و دیگر مناطق داشت و به علت آنکه پیوسته کشتی هـای بـزرگ از دریاهای دوردست چین و هند به آنجا آمد و رفت مـی کردنـد، آنجـا را دروازه هنـد مـی نامیدند. بندر ابله در قرن پنجم و ششم میلادی محلی برای صادرات محصولات شـهرهای ایران و مناطق اطراف به شمار می آمد و در عوض واردات کشورهای شرق دور را، کـه از همه مهم تر ابریشم و ادویه بـود بـه بنـادر خلـیج فـارس و دیگـر شـهرهای ایـران منتقـل میکردند. به تدریج با بنیان شهر بصره بـه دسـتور عمـر بـن الخطـاب در قـرون نخسـتین اسلامی، از اهمیت ابله کاسته شد و بصره جایگزین آن شد. در این نوشتار سعی شده است جایگاه بندر ابله در قرون نخستین اسلامی و تحـولاتی کـه در ایـن بنـدر روی داده ، مـورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
یکی از علل شکست ایرانیان که کمتر در آن بحث شده این بود که مرزبان آن محل «هرمـز» با دو دشمن مختلف و قوی جنگ می کرد به همان اندازه که اوضاع آشفته ایران اعـراب را بـه طمع غارت گستاخ کرده بود.
٢ این محل مرکز تقاطع راههای متعددی بود که جنوب ایران و بندر ابله را به سرزمین های مختلف عربی واقع در جنوب خلیج فارس و غرب رود فرات یعنـی مرزهـای غربی ایران و همانجاها که محل تاخت و تاز اعراب بود می پیوست این نخستین بـار بـود کـه نام سرزمین ایران به عنوان هدفی بـرای کشورگشـائی در مرکـز خلافـت بـرده مـی شـد ولـی نخستین بار نبود که آرزوی دست یازی به قسمتی از این سرزمین آباد و کوچیـدن بـه آنجـا در دل اعراب راه می یافت و این داستان سابقه ای بس طولانی داشت سابقه ای که از طبیعت کـم بهره سرزمین عربستان و جمعیت رو به فزونی و در حال انفجار آن در همسایگی آبـادی هـای پرنعمت ایران سرچشمه می گرفت و این هم طبیعی بوده که قبایلی که در آن سـوی مـرز مـی 3 زیستند پیوسته چشم طمع به این سو دوخته باشند و به این کاراهتمامی فراوان داشته باشند .