چکیده:
روش تحقیق یکی از منابع مهم کسب دانش است که به انواع کمـی و کیفـی دسـته بنـدی میشود. تحقیقات کیفی روش های متنوعی دارد. روش پدیدارشناسی یکـی از روش هـای آن است . روش پدیدار شناسی یک روش توصیفی قیاسی است که از فلسفه پدیده شناسـی سرچشمه میگیرد. در این مقاله نخست به تاریخچه فلسفه پدیده شناسی و سپس به تطبیق آن به عنوان یک روش تحقیق کیفی در تـاریخ شـفاهی اشـاره شـده اسـت . در ایـن مقالـه همچنین به روش های تحلیل اطلاعات در پدیده شناسی ( فنومولوژی) با تطبیـق بـر روش پژوهش در تاریخ شفاهی در جمع آوری و ارائه اطلاعات اشاره شده است .
خلاصه ماشینی:
به بیان دیگر روش های کیفی بـر دیـدگاه تفهمی یا تفسیر گرایانه مبتنی هستند و به چگونگی تفسـیر، درک ، تجربـه و بـه وجـود آمـدن جهان اجتماعی توجه دارد پژوهشگر کیفی باید ارزش های شخص ، احساسات و پیش داوری خود را کنار بگـذارد و جهـان را از دریچـه چشـم دیگـران تجربـه کنـد٣ مطالعـات تفسـیری، متغییرهای مستقل و وابسته را از قبل تعریف نمی کند، بلکه بر پیچیدگی معنا بخشی انسان کـه در وضعیت های گوناگون بروز می کند، متمرکز اسـت (١٩٩٧,Mayers و پـژوهش کیفـی یـا روش بوشؤ شعبانی ورکی) در این رابطه عابـدی (١٣٨٨) بـه نقـل از مـورس ( ٢٠٠٥) اشـاره میکند که مطالعات کیفی تجارب روزمره زندگی افراد را مطالعه می کنند تا فهم پدیده هـایی را که به طور طبیعی در حالت های طبیعی خودشـان رخ مـی دهنـد، میسـر سـازند و نهایتـا ایـن تلاشی است برای معنی بخشیدن به زندگی روزمـره .
پدیدارشناسی به منزله روش تحقیق کیفی پدیدار شناسی از واژه یونانی فنومو به معنی آشـکار گرفتـه شـده اسـت ، بـه معنـی مطالعـه فلسفی ساختار تجربه های ذهنی و خود آگاهی است ، یک جنبش گسترده فلسفی است کـه در 3 اوایل قرن بیستم توسط ادموند هوسرل ٢ تاسیس و توسط پیروانش در دانشگاه هـای گـوتینگن ١- مسعودی نژاد.
پدیدار شناسی در مفهوم اولیه مورد نظرهوسرل نوعی مطالعه ساختار آگاهی و پدیـده هایی است که در عمل آگاهانه انعکاس می یابـد٢ پدیـدار شناسـی منحصـرا بـه سـاختارها و فعالیت های آگاهی بشر می پردازد و پیش فرض اصلی آن این است کـه دنیـایی کـه مـا در آن زندگی می کنیم در آگاهی ما خلق شده است و دنیای خارج بـا اینکـه وجـود خـارجی دارد از طریق آگاهی ما معنا پیدا می کند٣.