چکیده:
فارغ از مجادله های سنتی در عرصه فلسفه هنر از قبیل مواردی اینگونه که آیا هنر باید معطوف به کسب درآمد باشد یا نه؟ همچنین آیا ناب و فاخر بودن و ماندن هنر متکی به نداشتن انگیزه بازاری و مادی است؟ آنچه طی سالهای اخیر با شروع سطحی از نوگرایی بازار محور، هنر، هنرمندان و هنردوستان را در ایران دچار چالش کرده، کشف قیمت منطقی، تضمین اصالت اثر مورد معامله، کاهش سطح نکول یا عبارت صریحتر کلاهبرداری های رایج در معاملات آثار هنری، است. هرچند طی سالهای اخیر برخی حراجیهای خارجی و گاه داخلی سعی کردهاند نقش بازارهای کارایی را ایفا کنند، ولی هنوز جای خالی یک بازار متشکل خود انتظام که ظرفیت برقراری به هنگام ارتباط بازار داخلی با بین المللی را داشته باشد، احساس میشود. کمبودی که از آن به عنوان مهمترین ابزار تضمین انباشت سرمایه و سرمایه گذاری در عرصه هنر و رفع تنگناهای مالی موجود برای فعالان این عرصه یاد میشود.
ازاین رو مطلب حاضر در پی آن است که ضمن ارایه رابطه هنر و کارآفرینی، فرآیند کارایی را برای عرضه و دادوستد آثار هنری معرفی کند.
خلاصه ماشینی:
"فرصتی که از این منظر برای کارآفرین هنری قابلشناسایی است، در موارد زیر قابلشناسایی است: 1-برقراری پیوند میان کارشناسان ارزشگذاری آثار هنری و بورس کالا برای تضمین اصالت و کیفیت آثار هنری و ارتقای آن 2-طراحی نظام حراج ویژه آثار هنری در تالار فرعی بورس کالای ایران 3-بهرهگیری از حراجهای گسترده با مشارکت متقاضیان بیشتر برای تضمین کشف قیمت کارای آثار هنری 4-استفاده از معاملات تضمینشده، سلامت و با کارمزد اندک در بورس کالای ایران 5-بهرهمند سازی هنرمندان از ابزارهای سلف و نظام پیشفروش برای تأمین مالی آنها در دوره تولید اثر هنری 6-استفاده از بازار رسمی و متشکل کالایی برای برقراری ارتباط با حراجهای بینالمللی 7-تضمین حضور کارای سرمایهگذاران خارجی در حراجهای آثار هنری ایرانی 8-انحصار زدایی از معاملات آثار هنری فاخر 9-گسترش بازار آثار هنری تا سطح هنرمندان کمتر شناختهشده و تازهکار از طریق ایجاد شعب کارگزاری بورس کالای ایران در مناطق مختلف کشور."