چکیده:
در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺎﺛﯿﺮات اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزی ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺑﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬاری ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮ اﯾﻦ در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ اﻫﺪاف ذﯾﻞ دﻧﺒﺎل ﻣﯽ ﮔﺮدد. 1- ﺳﻨﺠﺶ اﺑﻌﺎد ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ 2- ﺳﻨﺠﺶ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪی ﮐﺎرﮐﻨﺎن 3- ﺳﻨﺠﺶ ﺗﺎﺛﯿﺮ اﺑﻌﺎ د ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزی ﮐﺎرﮐﻨﺎن و ﻫﻤﺠﻨﯿﻦ ﺗﺎﺛﯿﺮ و ﻧﻘﺶ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ در ﺑﻬﺒﻮد ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ دارای ﯾﮏ ﻓﺮﺿﯿﻪ اﻫﻢ و 4 ﻓﺮﺿﯿﻪ اﺧﺺ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ: ﻓﺮﺿﯿﻪ اﻫﻢ اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از: (ﺑﯿﻦ ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺑﻌﺎد ﯾﺎدﯾﮕﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزی ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری وﺟﻮد دارد). ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻈﺮ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به اﻫﺪاف، در زﻣﺮه ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺑﺎ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ، ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، از ﻣﻈﺮ ﻧﻮع ﻧﻈﺎرت و درﺟﻪ ﮐﻨﺘﺮل ﺟﺰی ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻣﯿﺪاﻧﯽ و از ﻟﺤﺎ ﻌﺖ ﮐﺎرﺑﺮد در ﺳﻄﺢ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﺎرﺑﺮدی ﻗﺮار دارد. ﺑﺮای ﺟﻤﻊ آوری اﻃﻼﻋﺎت درﺑﺎره اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎﺧﺘﺎری و رﻓﺘﺎری ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در ﺧﺼﻮص ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزی ﮐﺎرﮐﻨﺎن در ﭼﺎرﭼﻮب ﻃﯿﻒ ﻟﯿﮑﺮت اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺣﺠﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﺗﺤﻘﯿﻖ 500 ﻧﻔﺮ و ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮاﺑﺮ 217 ﻧﻔﺮ و روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺳﺎده ﺑﻮده اﺳﺖ؛ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از داده ﻫﺎی ﺟﻤﻊ آوری ﺷﺪه، ﻓﺮﺿﯿﻪ ﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ Anova و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار spss ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪه و ﻣﻮرد آزﻣﻮن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﮐﻪ در ﭘﺎﯾﺎن ﺗﻤﺎم ﻓﺮﺿﯿﺎت ﻣﻮرد ﺗﺎﯾﯿﺪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻣﺸﺨﺺ ﮔﺮدﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزی ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺑﺎ ﻧﻘﺶ و ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬاری ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری وﺟﻮد دارد. در ﭘﺎﯾﺎن ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ای از ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدات ﺑﺎ ﻣﺤﻮرﯾﺖ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزی ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺬﮐﻮر در راﺳﺘﺎی اﻫﺪاف ﻓﺮﺿﯿﺎت ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪه اراﯾﻪ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ.
This research seeks to evaluate the effects of different dimensions of organizational learning on employee
empowerment with the role and influence of knowledge management process. Therefore, the following
objectives are pursued in the present research:
1. Assessment of organizational learning dimensions
2. Assessment of employee empowerment
3. Assessment of the impact of organizational learning dimensions on employee empowerment and the
impact of knowledge management on improving the organizational learning process
This research has one main hypothesis and four sub-hypotheses as follow: The main hypothesis of this study is:
(there is a significant relationship between different levels of organizational learning dimensions on employee
empowerment). This is a descriptive-analytical research in terms of goal, a field study in terms of the type of
supervision and degree of control, and an applied research in terms of the scope of use. We have used a
questionnaire about employee empowerment based on Likert Scale in order to collect information about the
different structural and behavioral dimensions of organizational learning. The sample size includes 217 people
selected using simple random sampling method. Based on the collected data, the research hypotheses were
significant difference between different levels of organizational learning and employee empowerment with the
role and influence of knowledge management. Several suggestions were finally presented with a focus on the
employee empowerment in the organization under study towards the goals of the hypotheses.
خلاصه ماشینی:
محیطی که امروزه سازمان ها در آن فعالیت می کنند مملو از تحولات و تغییرات شدید و مستمر است ؛ و با در نظر گرفتن قانون دوم ترمودینامیک (آنتروپی) جهان در نهایت به سوی تحلیل ، بی تظمی و زوال پیش می رود و در چنین شرایطی مدیران عالی باید با تقویت عوامل چهارگانه بعلاوه یک (تکنولوزی) زمینه را برای یادگیری سازمان هموار تا با پرورش کارکنان توانمند بهیود عملکرد سازمانی مسیر صعودی طی نماید به نظر می رسد سه مقوله توانمند سازی کارکنان ، یادگیری سازمانی و مدیریت دانش ابزار هایی هستند که تحول ساز مانی را تسهیل می نمایند (نمودار شماره .
کسب قابلیت یادگیری سازمانی جهت انطباق با موقعیت رقابتی یکی از مهمترین چالش های سازمان ها در کشور ما در جهت بقاء و حفظ مزیت رقابتی در آینده محسوب می شود قابلیت یادگیری: مجموعه ای از منابع یا مهارت های ملموس و غیر ملموس که فرایند یـادگیری سـازمانی را تسـهیل مـی نمایـد (الگـرا و چیوا، ٢٠٠٨) با توجه به پتانسیل های مثبت و مناسب در جهت توسعه صنعت و با توجه به افزایش پیچیدگی و سرعت تغییرات محیطی و عدم اطمینان شدید نسبت به عوامل محیطی و جهانی شدن اقتصاد به نظر می آید که تنها راه پیش رو برای شرکت تغییر و تطبیق با این محیط است (اصل انعطاف پذیری) و یادگیری سازمانی فرایندی است که می تواند شرکت را در تطبیق باینا محیط دائما در حال تغییر یاری دهد.