چکیده:
بر اساس تبصره 2 ماده 115 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92، مجازاتهایی که در قالب تعزیرات منصوص شرعی هستند مشمول برخورداری از امتیازات مهمی همچون مرور زمان کیفری، تعویق مجازات و تعلیق مجازات نخواهند بود. ازآنجاکه در هیچیک از مواد قانونی دیگر، به این مصادیق پرداخته نشده است، قاضی موظف است مطابق اصل 167 قانون اساسی، به منابع و فتاوی معتبر مراجعه نماید؛ بنابراین، با توجه به کاربردی بودن تعیین فقهی مصادیق تعزیرات منصوص شرعی، در این تحقیق ابتدا با ارائه تعریف از منصوصات شرعی با استخراج مجازاتهایی که بهگونهای نوع و میزان آنها ذکر گردیده است به بررسی منصوص بودن آنها پرداختهایم. درنهایت با توجه به سند و شهرت روایی و شهرت فتوایی هر یک از این مصادیق، تنها جرائم چهارگانه یعنی خوابیدن دو نفر در زیر یک لحاف، امساک در قتل، نظارت در قتل و نزدیکی با زوجه صائمه را از مصادیق دارای مجازات تعزیر منصوص شرعی دانستهایم.
By the virtue of note 2 article 115 of Islamic Penal Code ratified in 2014، the penalties which are categorized under stipulated punishments do not include the enjoyment of important advantages such as over time criminal and postponement and suspension of the punishments. Since other articles in the law have rarely not pointed these referents، the judge has to act according to the principle 167 of the constitution and needs to refer to other authentic references and fatawa. Therefore، as determining the jurisprudential referents of stipulated religious punishments is an applied field، this research is initially to provide a definition of religious stipulated texts، and then to extract the punishments whose extents and types are somehow mentioned in order to study how these punishments are stipulated. Finally، according to the narrative and jurisprudential authenticity and publicity of each of the mentioned referents، merely the four fold crimes of adultery، abstinence in murder، observation of a murder، and sexual intercourse with a fasting lady are referents of religious stipulated punishments.
خلاصه ماشینی:
روش تحقیق در این پژوهش اینگونه بوده است که ابتدا بااستفاده از نصوص روایی، روایاتی را که در آن مقدار و نوع تعزیر بهصورتتوأمان بیان گردیده است استخراج کردهایم؛ به دنبال آن، جهت استکشاف کاربرد آنها در فقه و فتاوای فقها به بررسی سند، شهرت روایی و شهرت فتوایی آنهاپرداختهایم و درنهایت موضوع مورد نظر ما درباره مصادیق تعزیرات منصوص احراز میگردد.
2- مصادیق تعزیرات منصوصه، طبق متون روایی و فقهی با بررسی متون روایی و فقهی موارد دوازدهگانة زیر به عنوان مصادیقی که اقتضای منصوصبودن دارند، شناسایی شدند که لازم است برای هرمورد جداگانه تحقیق شود که آیا مقادیر بیانشده از باب مصداق و بهاصطلاح «فی قضیةواحدة» است یا عمومیت دارد؟ 1-2-اجتماع دو فرد، با جنسیت مخالف یا مشابه در زیر یک لحاف در منابع روایی، حکم این موضوع در قالب پنجدسته روایت بیان شده است: دسته اول: روایات دال بر نفی حد مصطلح - محمدبنحسن با اسنادش از یونسبنعبدالرحمن از معاویهبنعمار گفت: «به اباعبدلله (علیهالسلام)گفتم: دو زن در لباس واحد خوابیدهاند؟ پس گفت: زده میشوند.
آیتالله خویی در مستند العروه سند را بهطورکامل بررسی میکنند و وجود ابراهیمبناسحاق الاحمر را موجب ضعف آن میدانند و قول نجاشی و شیخ را نیز به عنوان مؤید دیدگاه خود مطرح میکنند؛ اما در ادامه در مقابل کلامِ محقق حلّی در مورد خدشه به وثاقت مفضل، شدیداً مخالفت کرده و ایشان را از اصحاب خاص امام صادق(علیهالسلام) معرفی میکنند که کتاب توحید حضرت به وی نسبت داده شده است و ظاهر این است که از اعاظم ثقات میباشد.