چکیده:
واکاوی اندیشههای اندیشمندان ایرانی یکی از مهمترین وظایف دانشگاهیان و حوزویان است. در این مقاله به بررسی اندیشههای ابوریحان بیرونی در حوزههای پدیدارشناسی، روششناسی و انسانشناسی پرداخته خواهد شد. ابوریحان دانشمندی با سبک و روش ویژه در علوم بود، بهنحوی که هر عملی را با روش خاص آن علم دنبال میکرد. ایشان با ورود به دیار هندوستان توانست افق جدیدی در علوم انسانی بگشاید و مسئلۀ مردمشناسی و انسانشناسی را با سبک و شیوۀ امروزی دنبال کند. از نظر بیرونی برای رسیدن به هدف به لوازمی همچون دانش زبان، بازدید میدانی، مشاهدۀ مشارکتی، زندگی در بین مردمان مورد مطالعه و غیره نیاز است. البته در گفتهها و کتابهای وی چنین بیان نشده، اما شیوه و روش ایشان بر پایۀ همین لوازم و اندیشهها به بار نشسته است. ابوریحان بیرونی از هرگونه پیشداوری و ارزشگذاری در انعکاس آرا، عقاید، دین و رسوم هندوان خودداری کرده و تنها به انعکاس آنچه خود آنها بیان میکردند، بسنده کرده و عقایدش را در تحقیق دخالت نداده است. حال این مقاله به بررسی ابعاد روششناسی، پدیدارشناسی و انسانشناسی از دیدگاه ابوریحان اختصاص یافته است.
Exploring the ideas of Iranian thinkers is one of the most important tasks for the scholars of university and seminary. In this article the ideas of Al-Biruni in the fields of phenomenology, methodology and anthropology will be discussed. Al-Biruni was a scientist with especial scientific method, so that every action was followed by its own method. By going to India could open a new horizon in the humanities and follow the anthropology and anthropology with a modern method. According to Al-Biruni, to achieve the goal we need to means such as language skills, field surveys, participant observation, living among the people studied, etc. Of course, there is no mention of this in his words, but his method is based on these instruments and ideas. Al-Biruni has avoided any prejudice and evaluation in representing the Indian opinions, beliefs, religion, customs, etc. and only sought to reflect what they were saying, and not what was in accordance with his beliefs. Now, this article discusses the methodological phenomenological and anthropological dimensions in Al-Biruni perspective.
خلاصه ماشینی:
اما نبايد اين تفاهم و همدلي را الزاما به معناي ايمان به آن دين ، يا داشتن تجربۀ ديني يا توصيف جانبدارانه انگاشت ، بلکه بيشتر به معنـاي کنجکـاوي عقلـي، حساسـيت و احتـرام نسـبت بـه باورهـا، اعمـال و احساسـات دينـي اسـت ؛ ٨) اجتنـاب از فرمـول بنـديهـاي روش شناختي: برخلاف پديدارشناسي فلسفي که بزرگ ترين اهتمامش بـر «سـير بـه شـهود ذات » متمرکز شده است ، به استثناي برخي از پديدارشناسان دين ، در اين رويکرد از چنـين فرمول بندي هاي روش شناختي پرهيز مي کنند، نتيجۀ چنين رهيافتي ايـن شـد کـه مـدعيات پديدارشناسان دين در باب نوع شناسي پديدارهاي ديني و ذات آنها، فاقـد توجيـه و تحليـل نيرومند بماند و بيشتر ادعايي باشد تا انتقادي (١٩٢-١٧٧ .
ابوريحـان معتقـد است : «نزديک ترين ابزار و منبع براي دستيابي به آنچه از من خواسـته انـد، شـناخت اخبـار ملت هاي گذشته و تاريخ ملت هاي پيشين است ، زيرا بيشتر امـور يادشـده ، آداب و رسـوم ، تحولات و مقررات به جاي مانده از آنان است و با استدلال عقلي و قياس به امور مشاهد و محسوس نميتوان به آن دست يافت ، مگر آنکه از پيروان کتب آسـماني و رهبـران فـرق و مذاهب و صاحب نظران ، که اين گونه تاريخ ها مورد استفاده و عمل آنان است ، پيروي کنـيم و آن را مبناي تحقيق قرار دهيم ، و پس از آنکه فکر خود را از عوامل زيان آور، مانند آنچـه بدان معتاد شده ، تعصب ، انگيزٔە غلبه بر ديگران ، پيروي از هوا و رياسـت طلبـي کـه سـبب هلاک بسياري از مردم و مانع ديدار حق و حقيقت اسـت ، پـاک سـاختيم ، آرا و گفتـه هـاي ايشان را در اثبات ايـن مقصـود بـا هـم بسـنجيم » (آثارالباقيـه ، ١٣٩٢: ٣٨).