چکیده:
اﯾﺮان و اﺳﭙﺎﻧﯿﺎ، دو ﮐﺸﻮر ﮐﻬﻦ و ﺑﺎ ﭘﯿﺸﯿﻨﮥ ﺗﻤﺪﻧﯽ ﭘﺮﻣﺎﯾﻪ و ﻣﺆﺛﺮ در ﺗﺎرﯾﺦ ﺟﻬﺎن، ﻣﻨﺎﺳـﺒﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ و ﺳﯿﺎﺳﯽ ﭼﺸﻤﮕﯿﺮی از دوران ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺗﺎﮐﻨﻮن داﺷﺘﻪ اﻧﺪ. در ﻗﺮون اوﻟﯿﮥ اﺳﻼﻣﯽ، ﻣﯿﺎن اﯾـﺮان، در ﺣـﺪّ ﻓﺎﺻﻞ ﺷﺮﻗﯽ ﺧﻼﻓﺖ اﺳﻼﻣﯽ و اﺳﭙﺎﻧﯿﺎ در ﺣﺪّ ﻓﺎﺻﻞ ﻏﺮﺑﯽ اﻣﭙﺮاﺗﻮری ﺑﺰرگ رم، ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻋﻠﻤﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﺮﻗﺮار ﺑﻮده و دﻧﯿﺎی ﻋﺮب از ﻟﺤﺎظ ﻣﺒﺎدﻻت ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ و ﺳـﯿﺮ اﻓﮑـﺎر و آﺛـﺎر، ﻫﻤﭽﻮن ﭘﻠﯽ در اﯾﻦ راﺑﻄﻪ ﻧﻘﺶ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﺄﺛﯿﺮ رواﺑﻂ دو ﮐﺸـﻮر در اﯾـﻦ دوران، در زﻣﯿﻨـﻪ ﻫـﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭼﻮن ﻧﻈﺎم اداری، ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ، ادﺑﯿﺎت، ﻫﻨﺮ و ﻣﻌﻤﺎری ﻗﺎﺑـﻞ ﻣﻼﺣﻈـﻪ اﺳـﺖ. در ﻗـﺮون اوﻟﯿـﮥ دوران ﻣﺪرن، از اواﯾﻞ ﻗﺮن ﺷﺎﻧﺰدﻫﻢ ﻧﯿﺰ، ﮐﻪ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻣﻠﯽ دو ﮐﺸـﻮر ﺗﺤﮑـﯿﻢ ﺑﯿﺸـﺘﺮی ﯾﺎﻓﺖ، رواﺑﻂ آﻧﻬﺎ از ﻧﻈﺮ ﻣﺒﺎدﻟﮥ ﻫﯿﺄت ﻫـﺎی ﺳﯿﺎﺳـﯽ و ﺗﺠـﺎری و ﮐﻮﺷـﺶ ﺑـﺮای اﺗﺤـﺎد و ﺗﺤﮑـﯿﻢ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﮔﺴﺘﺮده ﺷﺪ و در رﺑﻊ اول ﻗﺮن ﻫﻔـﺪﻫﻢ ﺑـﻪ اوج رﺳـﯿﺪ. ﺗـﺄﺛﯿﺮ اﯾـﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت از دوران ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺗﺎ اﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺣﺪی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺮات ﻣﯽ ﺗﻮان اﯾﺮان و اﺳﭙﺎﻧﯿﺎ را ﻋﻠـﯽ رﻏـﻢ دوری ﺳﺮزﻣﯿﻨﯽ، ﺗﻨﻬﺎ دو ﮐﺸﻮر آﺳﯿﺎﯾﯽ و اروﭘﺎﯾﯽ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﺎﺑﻬﺖ ﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺗﻤـﺪﻧﯽ را ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ دارﻧﺪ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ اﺳﻨﺎد و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧـﻪ ای، در ﭘـﯽ ﺑـﺎزﺧﻮاﻧﯽ ارﺗﺒﺎﻃـﺎت ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ دو ﮐﺸﻮر و اﻫﻤﯿﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ و ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری از آن در رواﺑﻂ ﮐﻨﻮﻧﯽ آﻧﻬﺎﺳﺖ.
Iran and Spain، two countries of rich civilization and effective contributors to the world history، have maintained significant political and cultural relations since ancient times. During the first Islamic centuries the Arab world bridged the gap between Iran، on the easternmost extremes of the Islamic Caliphate، and Spain، on the westernmost stretches of the Roman Empire، thus facilitating the flow of cultural and intellectual exchange. Iran-Spain relations in this era bore upon bureaucracy، music، literature، art and architecture. Since the early modern centuries، and also from the early XVI century during which sovereign national rules were consolidated in the two countries، their bilateral ties developed exponentially and، as a result، more intense exchange of political and trade delegations between the two and drove the relations to its zenith in the first quarter of the XVII century. The impact of these relations from antiquity to present have been so intense that it is safe to assume that، despite their geographical distance، Iran and Spain remain the two Asian and European countries that bear the most cultural and civilizational resemblance to each other. The current research draws upon archival and library sources to review cultural and historical relations between the two countries and study its implications for their present day relations.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به این سابقۀ دیرینه از ارتباطات تمدن های ساکن در دو سرزمین ، چنـدان شگفت انگیز نیست که تأثیر فرهنگی ایران بر اسـپانیا در دوره هـای پـیش از اسـلام و در دوران حضور مسلمانان در اندلس ، همچنان و پس از گذشت قـرن هـا، در بخـش هـایی از تاریخ ، فرهنگ ، ادبیات و هنر اسپانیا دیده میشود (اسماعیل پـور، ١٣٨٤: ٤٣).
آیا اطلاعات اروپاییان نسبت به ایران در قـرون میانـه با توجه به حضور ایرانیان در اندلس یا آنچه از ایران در کتـب تـاریخی یونـان آمـده اسـت ، کافی نبود؟ واقعیت این است که علیرغم ارتباطات فراوان اروپا بـا مشـرق زمـین در دوران باستان ، این روابط با توجه به تحولات دو سوی جهان یعنی گسترش مسیحیت در غـرب و ظهور و گسترش اسلام در شرق و حاکمیت مطلق کلیسا و خلافت ، تقریبا قطع گردید، بـه طوری که از دوران پر فراز و نشیب روابط غرب و شرق باستان و رونـق راه ابریشـم جـز در لابه لای صفحات کتب تاریخی و فلسفی یونان باستان و نوشته های سیاحان غربی و شرقی چیزی در اذهان مردم اروپا باقی نمانده بود.
روزگار و از جمله وجود دشمن مشترک قدرتمندی مانند عثمانی، شـاهان صـفوی در یـک قرن اول حکومت خود ناگزیر از در دوستی با مهمان ناخوانده در خلیج فارس برآمدنـد و در پیمان ها و قراردادهای دوستی ایران با پرتغال و بعدا با اسپانیا در اواخر قرن شانزدهم ، لـزوم همکاری ضد ترکان مورد توجه قرار گرفت ، اما شاید نخسـتین رابطـه سیاسـی جـدی ایـران بـا دربار اسپانیا در قرن شانزدهم میلادی و مربـوط بـه ارسـال نامـه ای اسـت کـه شـاه اسـماعیل صفوی برای چارلز اول یا کارل پنجم (شارلکن ) پادشاه مقتدر اسـپانیا و آلمـان فرسـتاد."