چکیده:
مدیریت تیلوری که نمود آن در دیدگاههای فایول نیز ملاحظه میشود،بر سازماندهی سلسله مراتبی و وحدت فرماندهی تاکید زیادی دارد.در این نظام مدیریت،معمولا ارتباط سازمانی به صورت صدور دستور از مقام بالا و عرضه گزارش از رده پایین تعریف میشود.اما از نگاه کایزن که ناشی از تئوری بهینه سازمانی است،کارکنان سازمان همواره باید به فکر بهبود و حفظ دستاوردهای بهبود در سازمان خود باشند.از نگاه کایزن که تعریف آن تغییر به سمت بهتر شدن یا بهبود مستمر و تدریجی است وظایف مدیریت به دو دسته اصلی تقسیمبندی میشود که عبارت از ایجاد بهبود و حفظ بهبود ایجاد شده است.در 2Lاین دیدگاه،همه کارکنان سازمان،مدیر یا ادارهکننده، حداقل یک فعالیت میباشند.در این رهگذر،جایگاه حسابداران به عنوان کارکنان و رهبران هزینه سازمانهای پیشرو کلیدی و درخور توجه ویژه است.فنون مدیریت راهبردی هزینهها مانند بهبود مستمر،راهکارهایی را ارائه میدهند تا سازمانها بتوانند هزینههای خود را به گونهای مدیریت کنند که نه تنها در عرصه رقابت باقی بمانند بلکه حضوری قوی و مقتدرانه داشته باشند.حسابداران باید چند مهارتی شده و در کار گروهی مشارکت نمایند که جایگزین کار سنتی و فردی است.اگر در گذشته منظور از چندمهارتی شدن،کار در حوزههای مختلف مالی و حسابداری بود اکنون حوزههای غیرمالی را نیز دربر میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"از نگاه کایزن که تعریف آن تغییر به سمت بهتر شدن یا بهبود مستمر و تدریجی است وظایف مدیریت به دو دسته اصلی تقسیمبندی میشود که عبارت از ایجاد بهبود و حفظ بهبود ایجاد شده است.
در واقع کایزن بر این فلسفه استوار است که برای ایجاد بهبود در سازمانها لازم نیست به دنبال تغییرات (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمایشگر 1-رابطه سطوح مختلف سازمانی با ایجاد بهبود مستمر انفجاری یا ناگهانی باشیم،بلکه هر نوع بهبود یا اصلاح به شرط پیوسته و مداوم بودن،ارتقای بهرهوری را در سازمانها به ارمغان خواهد آورد[8].
اما از نگاه کایزن،کارکنان سازمان همواره باید به فکر بهبود و حفظ دستاوردهای بهبود در سازمان خود باشند،سهم آنها از این نهضت در نمایشگر 1 منعکس شده است.
از دیدگاه سازمانی حسابداران میتوانند کایزن را وارد فرهنگ کاری نمایند به طور اجمال،کایزن ما را متقاعد میکند که هر بهبود کوچک و کماهمیتی در فرایند کاری باارزش است و باید بلافاصله آن را ایجاد کرد.
برای نمونه،در شرکت سومیتومو ژاپن که از سیستم هزینهیابی کایزن استفاده میشود،روند کاهش بهای تمام شده و برعهده نیروی کار کارخانه است و به این جهت کارکنان کارخانه خود به تهیه اطلاعات مورد نیاز در مدیریت هزینهها میپردازند.
مدیریت راهبردی هزینهها و فنهای آن مانند هزینهیابی هدف و بهبود مستمر راهکارهایی را ارائه میکنند تا سازمانها بتواند هزینههای خود را به گونهای مدیریت کنند که نه تنها در عرصه رقابت باقی بمانند بلکه حضوری قوی و مقتدرانه داشته باشند.
H. ,(2000),Cost Management,McGraw Hill."