چکیده:
شیوة استفادة نصرت رحمانی از استعاره در ساخت و محتوا در دفتر میعاد در لجن قابل توجه است. در این دفتر استعارة مکنیه نسبت به دیگر عناصر زیبایی آفرین بیشترین کاربرد را دارد. در بعضی آثار او استعاره با تشبیه و حسآمیزی آمیخته شده، تأمل بیشتری را برای درک و دریافت از جانب مخاطب طلب میکند. تصاویرش پویا و متحرکند. نگاه نصرت در بحث محتوا نیز قابل بررسی است. او معانی جدیدی از بعضی واژهها ارائه میدهد که درست مقابل معنای شناخته شدهشان قرار میگیرد. این نوع رفتار او با کلمات نتیجة تأثیری است که از اوضاع اجتماع زمان خود گرفته است. نگاه نصرت بیش از هر چیز به بیعدالتیها، هرج و مرج و بیاعتمادی موجود در جامعه است و این نگاه واژههای متناسب با خود را به دنبال میآورد.
خلاصه ماشینی:
ساختار استعارات با مطالعۀ این دفتر آنچه بیش از همه توجه مخاطب را به خود جلب می کند استعاره های مکنیه است که آمارشان نسبت به استعاره های مصرحه قابل توجه است و شاعر آنها را به دو صورت مفرد و مرکب به کار می برد.
البته هر شاعر دیگری نیز برای آفرینش شعرش ممکن است از این ترکیب های استعاری بهره برده باشد اما آنچه توجه ما را به این شاعر جلب می کند این است که او گاه در یک جمله توسط یک فعل ، دو یا چند کلمه را به صورت استعاری به کار برده و یا توسط یک کلمه علاوه بر استعاره ، صورت های خیال انگیز دیگری که معمولا تشبیه و حس آمیزی اند، ایجاد کرده است .
«خصیصۀ دیگری که به مرد ادب بویژه شاعر، نسبت می دهند حس آمیزی است یعنی ربط دادن دو یا چند حس به یکدیگر» (ولک و وارن ،١٣٨٢، ص ٨٥) یکی از ارزش های استعاره و حس آمیزی در گره افکنی ای است که گشودن آن سبب می شود خواننده خود را در شعر سهیم بداند: دود تلخ / یاد تلخ / لزج شب چرک / غبار گس / شب تلخ وجود چنین ترکیب هایی در یک اثر، ذهن مخاطب را برای یافتن ارتباط بین کلمات تحریک می کند.
یعنی شاعر برای مشبه و مشبه به ، وجه شبهی می اورد که از هر دوی آنها استعاره می سازد: «اینک تضاد / چون لبۀ تیغ / در خط دیدمان پرواز می کند» (همان ، ص٣٧٤) «تضاد» به «لبۀ تیغ » تشبیه شده که وجه شبه در آنها پرواز کردن است و فعل «پرواز می کند» که در جایگاهی غیر از جایگاه اصلی خود به کار رفته ، سبب می شود که هر دوی آنها مستعارله واقع شوند.