چکیده:
توکل یکی از مفاهیم مهم قرآنی و اسلامی است و در بین اهل عرفان و تصوف یکی از منازل سالکین و از عالی ترین مقامات مقربین محسوب می شود. توکل از یکسو با اعتقادات انسان مسلمان در مبحث توحید مرتبط است و از سویی دیگر با جنبه عملی زندگی او پیوند دارد .این مسئله باعث دشواری و پیچیدگی مفهوم توکل گردیده است. بزرگان صوفیه درباره توکل و واسپاری امور زندگانی مادی و معنوی خود به خداوند دیدگاه های متعدد و متنوعی ابراز نموده اند و با توجه به گستردگی مفهوم توکل، مراتب و درجاتی برای آن به نسبت عوام، خاصان و خاص الخواص قائل شده اند. در این پژوهش ضمن به دست دادن تعریف قرآنی توکل ، برداشت های صوفیه از این مفهوم و درجات آن، در هشت اثر از مهمترین متون تعلیمی صوفیه شامل: «اللمع فی التصوف»،«التعرف لمذهب التصوف»،«منازل السائرین»، «رساله قشیریه»،« احیاءالعلوم » ،«کشف المحجوب»،«مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه» و« انسان الکامل » بررسی و مقایسه گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"؛ توکیل آن است که به دیگری اعتمـاد کنـی و او را نائب وجانشین خود کنی الوکیل به معنای مفعول «وکفی بالله وکیلا» یعنی نسبت به این که امورات خود را به خدا بسپاری بر او اکتفا کن (راغب اصفهانی،٦١٥:١٣٨٩) و نیز گوید: تو کل بر دو وجه است یکی« توکلت لفلان »یعنی سرپرستی خود را بـه او دادم و دیگـری «توکلـت علیه » یعنی بر او اعتماد کردم و من یتوکل علی الله فهو حسبه (همان :٦١٦) فیروز آبادی در قاموس المحیط ذیل ماده «وکل » توکل را « اظهار العجز والاعتماد علـی الغیر» معنی می کند(فیروز آبادی،١٨٩٩:٢٠٠٨) آذرنوش در معنای لغوی وکالت مینویسد: «وکل یکـل وکـل و وکـون ؛ یعنـی سـپردن ، واگذار کردن ، محول کردن (چیزی یا اختیار چیزی را به کسی)، (کسی را) در اختیار (کسـی دیگر) گذاشتن .
» (همان :٦٦) خواجه درجۀ سوم توکل را فراتر و متمایز از دو درجۀ اولی و آن را همراه با معرفـت مـی داند:«و الدرجه الثالثۀ التوکل مع معرفـه التوکـل النازعـه إلـی الخـلاص مـن علـه التوکـل » (همانجا) سالک در این مرحله از توکل به سـمت رهـایی از علـت توکـل کشـیده مـی شـود یعنی«دیده که وی را در هیچ فعلی استقلالی واختیاری نیسـت تـا دیگـران را در کـار خـود وکیل سازد، بلکه کارها همه مفوض به حق است وکسی را مدخلی نیست ؛پس ترک مباشرت اسباب نه جهت توکیل حق بود بلکه به جهت آن بود که رد ملک به مالک کرده و خـود را از میانجی فضولی بیرون آورده » (تبادکانی طوسی،١٣٨٢:ج ١.
Tehrān:Ney Ansāri, Abdollāh ibn mohammad."