چکیده:
عربستان در باتلاق جنگ یمن گرفتار شده و هرچه دست و پا میزند بیشتر در آن فرو میرود. جنگ زمینی
شکست خورده، «منصور هادی » رییس جمهوری مستعفی بازنگشته، و «حوثیها » نیز از میان نرفته اند. جنگ هوایی، همچنان بی دستاورد ملموس میدانی ادامه دارد. حمایتهای آمریکا تاکنون ثمری نداشته و انتقادهای سازمانهای جهانی حقوق بشری از عربستان نیز به علت کشتار غیرنظامیان در یمن هر روز بیشتر و بیشتر میشود. ریاض اگر جنگ یمن را با این وضع پایان دهد، اعتبار و حیثیتش بیشتر خدشه دار خواهد شد. از سوی دیگر، تن دادن به راه حل سیاسی نیز بدون پذیرش جنبش انصارالله بعنوان بازیگر کلیدی و سهم در خور دادن به آن در تقسیم قدرت ممکن نیست. به نظر میرسد تنها پیروزی عربستان در جنگ یمن، گرفتن شهر استراتژیک عدن در نزدیکی تنگه بابالمندب باشد که ادامه یافتن تسلط بر این شهر نیز به این دلیل که منصور هادی در جنوب یمن پایگاه مردمی ندارد، قدرت گرفتن دوبارة القاعده و همچنین وجود اختلافهای گسترده میان گروههای سیاسی در جنوب یمن، محل تردید است. بدینسان یمن به معمایی تبدیل شده است که حل آن برای دولتمردان عربستان هر روز دشوارتر میشود
در بامداد پنجشنبه ششم فروردین 94 ، سفیر عربستان در آمریکا از آغاز عملیات «توفان قاطع » برای حمله
نظامی به یمن خبر داد. گرچه آغاز این عملیات با سروصدای گسترده رسانهای همراه بود، ولی هر چه زمان
گذشت، تحلیلگران نسبت به موفقیت این عملیات بیشتر ابراز تردید کردند. حال بیش از دو سال از حمله عربستان به یمن میگذرد. در این مدت هزاران زن و کودک و پیر و جوان در یمن بر اثر بمبارانهای ائتلاف سعودی کشته و زخمی شده اند، قحطی و گرسنگی جان میلیونها یمنی را تهدید میکند و در هر 10 دقیقه یک کودک یمنی میمیرد. ( Aljazeera, 13 December, 2016 ) عفو بین الملل از وقوع جنایت جنگی در یمن خبر میدهد؛ سازمانهای حقوق بشری عربستان را به کاربرد بمبهای خوشه ای، فسفری و ممنوع در یمن متهم کردهاند؛ ائتلاف سعودی همه زیرساختهای یمن را نابود کرده است؛ مدارس، بیمارستانها، کارخانهها همه نابود شدهاند؛ در برابر، ارتش و گروه انصارالله بارها شهرهای سه استان نجران، جیزان و عسیر را هدف حمله های موشکی قرار دادهاند؛ عربستان به علت ناتوانی از دستیابی به هدفهای خود به مذاکره تن داده، چند بار آتش بس برقرار شده و نقض شده است، با این همه، چشمانداز روشنی برای پایان جنگ چنانکه عربستان در نظر داشته متصور نیست. «هانس جی مورگنتا » از نظریه پردازان رئالیسم سنتی در کتاب «سیاست بین ملتها » میگوید: «دولتها هرگز نباید خود را در وضعی گرفتار کنند که عقب نشینی از آن به منزله از دست رفتن اعتبار و حیثیت آنها تلقی شود. » شاید اگر مورگنتا زنده بود، عربستان را مهمترین مصداق این هشدار خود معرفی میکرد. حمله نظامی عربستان به یمن، ریاض را در وضعی گرفتار کرده که شکست در آن، از دست رفتن اعتبار و حیثیت عربستان در سطح منطقه و جهان دانسته میشود. از سوی دیگر، عربستان گرفتار وضع دیگری نیز شده است که در نظریه رئالیستی روابط بینالملل از آن با عنوان «معمای امنیت » یاد میشود. معمای امنیت در پژوهشها در زمینه امنیت، معانی گوناگون و نزدیک به هم دارد. یکی از تعریفهای آن این است که دولت برای حفظ و افزایش ضریب امنیتی خود دست به کارهایی میزند که همین کارها امنیتش را بیشتر به خطر میاندازد و باز آن دولت میکوشد اقدامات دیگری انجام دهد و این چرخه معیوب ادامه مییابد. یکی از بهانههای عربستان برای حمله به یمن، تامین امنیت مرزهای جنوبی خود با یمن بود ولی این حمله نه تنها امنیتی برای مرزهای جنوبی آن به بار نیاورده، بلکه بارها استانهای مرزی عربستان هدف حمله گروه انصارالله و قبایل یمنی هوادار این گروه قرار گرفته است. پس از گذشت دو سال از حمله نظامی عربستان به یمن، فرصت مناسبی است تا ارزیابی دقیقی از این جنگ صورت گیرد. در این نوشتار کوشیدهایم به پرسشهای زیر پاسخ دهیم:
1. آیا حمله عربستان به یمن از منظر حقوق بینالملل مشروع است؟
2. هدفهای اعلام شدة عربستان در حمله به یمن چه بوده و در عمل چه راهی پیموده شده است؟
3. هدف اصلی عربستان از حمله به یمن چه بوده و آیا به این هدف رسیده است یا نه؟
4. نقش آمریکا در جنگ یمن چیست؟
5. علل و پیامدهای شکست عربستان در جنگ یمن چیست؟
خلاصه ماشینی:
"(Aljazeera, 13 December, 2016) عفو بینالملل از وقوع جنایت جنگی در یمن خبر میدهد؛ سازمانهای حقوق بشری عربستان را به کاربرد بمبهای خوشهای، فسفری و ممنوع در یمن متهم کردهاند؛ ائتلاف سعودی همه زیرساختهای یمن را نابود کرده است؛ مدارس، بیمارستانها، کارخانهها همه نابود شدهاند؛ در برابر، ارتش و گروه انصارالله بارها شهرهای سه استان نجران، جیزان و عسیر را هدف حملههای موشکی قرار دادهاند؛ عربستان بهعلت ناتوانی از دستیابی به هدفهای خود به مذاکره تن داده، چند بار آتش بس برقرار شده و نقض شده است، با این همه، چشمانداز روشنی برای پایان جنگ چنانکه عربستان در نظر داشته متصور نیست.
نقش آمریکا در جنگ یمن از آغاز حمله نظامی عربستان به یمن، ریاض میکوشید آنرا اقدامی مستقل از آمریکا نشان دهد که با هدف بازگرداندن دولت منصور هادی به قدرت و نجات یمن از دست گروه انصارالله انجام گرفته است.
رهبران عربستان سالها زیر پوشش خادمان اماکن مقدسه و خیرخواه امت اسلامی میکوشیدند آبرویی برای خود دست وپا کنند؛ ولی با آغشته شدن دستشان به خون هزاران زن و کودک یمنی، نه تنها این وجهة دروغین از میان رفته، بلکه کار به جایی رسیده است که سازمانهای غربی مدافع حقوق بشر نیز سعودیها را به ارتکاب جنایات جنگی در یمن متهم میکنند و به آمریکا، انگلیس و فرانسه بهعلت فروش جنگافزار به رژیم سعودی میتازند."