چکیده:
راوی در یک متن(داستانی یا غیر داستانی) ممکن است از رویداد های روایت شده، شخصیت های ارائه شده و روایت شنو، کم و بیش فاصله داشته باشد. اگر چه انتظار مااز ادبیات داستانی این است که گونۀ روایت آن از نوع متعاقب (روایت رخداد ها بعد از حدوث) باشد، اما تفحص در سازه های روایتی برخی داستان ها با تکیه بر نظریۀ فواصل روایی شلومیث ریمون کنان نشان می دهد که همیشه این گونه نیست. بالزاک در رمان «باباگوریو» در وصف خانم ووکر می گوید: «خانم واکور با نام خانوادگی پدری دوکن فلان پیرزن عجیبیست که سالهاست در پاریس پامنسیون دارد». مگر داستان قبلا اتفاق نیافتاده؟ پس چرا خانم واکور الان هنوز هم در پاریس پانسیون دارد؟ پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای با تکیه بر نظریۀ فواصل روایی شلومیث ریمون کنان در صدد است تا به بررسی سازه های فاصله ای راوی از روایت در ادبیات داستانی بپردازد.
خلاصه ماشینی:
مگر داستان قـبلا اتفـاق نیفتـاده ؟ پـس چـرا راوی مـی گویـد خـانم واکـور الآن کـه روایت شنو مشغول خواندن متن اسـت ، هنـوز هـم در پـاریس پانـسیون دارد؟ پـژوهش حاضـر بـه شـیوة توصیفی - تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانه ای با تکیه بر نظریة فواصل روایی شلومیث ریمـون کنـان در صدد است تا به بررسی سازههای فاصـله ای راوی از روایـت در ادبیـات داسـتانی بپـردازد و بـا شـاهد مثالهایی محدود (اما دقیق ) و با تکیه بر اصول علمی سازه های فاصله ای بین راوی و روایت را کشف کند.
اگر چه نوع روایت پردازی مابعد بیشتر در ادبیات داسـتانی معمول است و راوی پس از آن که وقایع رخ می دهد با فاصلة زمانی کم یا بیشتر از زمان وقوع به بیان روایت آنها می پردازد، اما در میزان این فاصله از متنی به متن دیگر تفاوت وجـود دارد و با ابزارهای روایی و زبانشناسی قابل تشخیص است .
در برخی از متون داستانی راوی خود به طور مستقیم به بیان فاصلة بین رخـدادها و روایـت می پردازد و از نشانه ها و قیدهای زمانی برای انجام ایـن امـر اسـتفاده مـی کنـد: بـرای مثـال در داستان پسرک لبوفروش نوشتة صمد بهرنگی ، راوی اعلام می کند که چند سال بیـشتر از وقـوع رویدادهای داستان نمی گذرد: «چند سال پیش در دهی معلم بودم، مدرسة ما فقط یک اتاق بود که یک پنجره و یک در به بیرون داشت و فاصله اش با روستا صـد متـر بیـشتر نبـود.