چکیده:
معنای تصویرهای استعاری در مباحث معنیشناسی و ترجمه از جایگاه مهمی برخوردار است و این مهم در ترجمة متون مقدسی همچون قرآن کریم نمایانتر میشود؛ بنابراین در مطالعات نوین ترجمه، از جمله الگوهای ترجمۀ تصویرهای استعاری، نظریۀ پیترنیومارک است که بر ترجمهپذیری استعاره تاکید دارد. نیومارک هفت راهبرد را برای ترجمة استعاره معرفی میکند که با تکیه بر آنها میتوان تصویرهای استعاری را به زبان مقصد منتقل نمود. جستار حاضر در پرتو نظریۀ پیترنیومارک و با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی، به نقد و بررسی شیوههای برگردان تصویرهای استعاری صحنههای قیامت در قرآن پرداخته و ضمن تبیین شیوههای انتقال تعابیر استعاری، عملکرد پنج ترجمۀ فارسی از دو جزء پایانی قرآن را مورد سنجش قرار داده است. بدین منظور پنجاه و شش تصویر استعاری از مناظر قیامت با دویست و هشتاد برابر نهاد آن، بررسی شد. برآیند پژوهش نشان میدهد که از هفت شیوۀ مطرح شده در نظریۀ نیومارک، الهیقمشهای از پنج روش، رضاییاصفهانی و فولادوند از چهار روش و آیتی و معزی از سه روش، بهره بردهاند. رویکرد مترجمان، بیشتر بر ترجمۀ تحتاللفظی استوار است و این مسئله حاکی از این است که مترجمان، بیش از انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید استعاره در زبان مقصد داشتهاند و از میان روشهای یادشده، آیتی، معزی و فولادوند از روش تحتاللفظی، الهیقمشهای از روش معنایی و رضایی از روش ترجمۀ تحتاللفظی با افزودههای تفسیری، بیشترین بهره را بردهاند.
خلاصه ماشینی:
علیرغم پژوهشهای یادشده، تاکنون پژوهش مستقلی در باب بررسی معنای استعارههای مربوط به صحنههای قیامت در دو جزء پایانی قرآن بر اساس الگوی پیترنیومارک صورت نگرفته است، بنابراین تفاوت مقالۀ حاضر با پژوهشهای یادشده این است که پژوهش پیشرو با نگاهی دقیقتر و بر اساس چار چوب نظری مشخص، ترجمههای این تعابیر استعاری را در پنج ترجمۀ فارسی بررسی نموده و عملکرد مترجمان را در پرتو الگوی نیومارک ارزیابی نموده و کوشیده میزان کاربرد این الگو را در این ترجمهها نشان دهد؛ از اینرو پژوهش حاضر، در نوع خود کاملا نو بهشمار میرود.
5. ترجمۀ استعاره و الگوی نیومارک نیومارک از صاحبنظران موفق حوزۀ ترجمه، افزون بر نگاه خاصی که به کل فرآیند ترجمه دارد، راهبردهای هفتگانهای را برای ترجمة استعاره پیشنهاد میکند که به تبیین آن میپردازیم: 1- ترجمۀ تحتاللفظی استعاره: یعنی انتقال عینی استعاره از زبان مبدأ به زبان مقصد به شرطی که استعارۀ موردنظر در میان صاحبان زبان مقصد مألوف و شناخته شده باشد و این بدان معنا است که کارکرد و کاربرد استعاره در زبان مقصد حفظ میگردد.
راهکارهای ارائه شده از سوی نیومارک، هر چند تمام روشهای احتمالی را دربر گرفته؛ اما نقایصی نیز به همراه دارد، به عنوان نمونه، در مورد راهکار ششم که سخن از حذف استعاره به میان آمده است، کاربست این راهکار از ارزش بلاغی و هنری متن مبدأ میکاهد و در فرایند ترجمۀ قرآن و بهطور کلی هر متن معتبر و حساس دیگری جایی ندارد.