چکیده:
مقایسه تصویرهای شعری ادبیات با شگردهای خلقِ معنا در سینما، یکی از حوزههای مورد مطالعه در تحقیقات بین رشتهای یا بین رسانهای سینما و ادبیات است. در این زمینه، کلمه تصویر با تعریف اصطلاحی آن مورد نظر قرار میگیرد که بهمعنای ایجاد حالتی ذهنی و نتیجه فاصله گرفتن دال از مدلول است. بهعبارتی هرگاه خلق دلالتهای ضمنی در متن ادبی و سینمایی با عناصر غیر روایی، یعنی عناصر سبکی و بلاغی سنجیده شود، میتوان گفت بحث از شباهتها و تفاوتهای شعر و سینما آغاز میشود. از نگاهی دیگر، هرقدر در شعر ادبی، نشانههای کلامی قابلیت بیشتری برای نزدیک شدن به نشانههای غیر کلامی در رسانههای دیداری و شنیداری داشته باشند، میتوان گفت شعر تصویریتر است و میتواند در فضاسازی متن سینمایی الهامبخش باشد. با این دیدگاه، پژوهش حاضر به بازخوانی تصویرهای ادبی در غزلیات شمس پرداخته است. محور مقایسه، فنون بلاغیِ تشبیه، مجاز و استعاره است اما با توجه به تفاوتهای ماهوی دو رسانه ادبیات و سینما، کارکرد مجاز و استعاره در سه نظام نشانهایِ «نور و رنگ»، «صدا»، و «حرکتی» بازبینی شدهاند که به طور مشخص از نقد سینمایی و ابزارهای مفهومیِ نشانهشناسی اخذ شدهاند.
خلاصه ماشینی:
بنیادی ترین تفاوت های این دو رسانه به همین وجه تصویری بازمی گردد؛ برای مثال : ـ تصویر در ادبیات امری ذهنی و در سینما امری عینی است ؛ ـ در اصطلاح ادبی ، تصـویر بـه معنـای ایجـاد حـالتی در ذهـن اسـت و در اصـطلاح سینمایی ، به معنای حضور نشانه های دیداری و شنیداری در متن است که با مـدلول خود رابطه شباهت دارند؛ ـ در ادبیات با شگردهایی مانند تشبیه ، تمثیل ، استعاره ، مجاز، کنایه و نماد تصویرسازی می شود.