چکیده:
هدف این پژوهش بررسی کیفی خشونت جنسی زناشویی علیه زنان در خانواده است. از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. این مطالعه در شهر ارومیه انجام شده است و با تعداد30 نفر از زنان خشونتدیده مصاحبههای عمیق انجام شده است. نتایج حاکی از این است که زنان آسیبدیده انواعی از خشونتها از جمله رابطهی جنسی در زمان قاعدگی، رابطه از دُبُر، تداوم بیش از حد روابط بدون توجه به خواست زن و عدم آمادهسازی عاطفی در ابتدای روابط زناشویی راخشونت تلقی نموده و آن را تجربه کردهاند. از نگاه زنان، شرایط بروز این نوع خشونتها از سوی مردانعبارتند از فاصلهی طبقاتی، بیکاری، توجیهات دینی، دیدن فیلمهای مستهجن، تفکر مردسالاری و نگاه کالایی به زن. از نظر آنان پیامدهای آن عبارتند از ناراحتیهای عصبی، بدرفتاری مداوم با فرزندان، تنفر از شوهر، تمایل به طلاق، تنفر از مردان بطور عام و خیانت.
خلاصه ماشینی:
خشونت علیه زنان ، به عنوان یکی از آسیب های نهـاد خـانواده ، در تمـامی کشـورهای جهان وجود دارد و مرزهای فرهنگ ، طبقه اجتماعی و اقتصادی ، تحصیلات ، قوم و ملیت را در نوردیده است (نازپرور، ١٣٨١؛ به نقل از افتخار و همکاران ،١٣٨٣) و در بسیاری مـوارد در پـس آداب فرهنگـی ، هنجارهـای اجتمـاعی و اعتقـادات پنهـان مـی شـود ( Blanca et ٢٠٠٤٢٣٩,al).
( خانم ٤٠ ساله ، تحصیلات : ابتدایی ، آرایشگر، شغل شوهر: خواننده ) یکی از مشارکت کنندگان ضمن بیان همین تجربه می گوید: من معتقدم این عمل یک خشونت جنسی است چون ایـن نـوع رابطـه مـن را عـذاب می دهد به جای اینکه از آن لذت ببرم .
یکی از مشارکت کنندگان می گوید: معاشقه من با شوهرم و پیشنوازی های ما خیلی کم است به نـدرت مـا ایـن مسـائل را تجربه می کنیم نه تنها ما در زمان رابطه ی جنسی معاشـقه نـداریم بلکـه شـوهرم در آن لحظه از الفاظ رکیک هم استفاده می کند و با خشونت کلامـی مـی خواهـد مـن را آزار دهد.
(خانم ٤١ ساله ، تحصیلات : بی سواد، خانه دار، شغل شوهر: آزاد) ٩ نفر از زنانی که در طی این پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفته انـد بـرای شـروع یـک رابطه ی جنسی آمادگی روحی و روانی لازم را نداشته اند ولی بـا ایـن وجـود نیـاز جنسـی شوهرانشان را تأمین کرده اند.