چکیده:
این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و از رهگذر شناسایی آثار قرآنی زیدبن علی، جایگاه وی را در علوم قرآن و تفسیر بازگشوده است. کاربرد «حلیف القرآن» درباره وی نشانگر پیوند استوار او با قرآن است. زید دارای قرائتی مشهور بوده که برخی آن را در کتابی مستقل جمع آورده اند. «مدخل الی القرآن و تفسیر لمواضع مختارة منه» زید، علاوه بر مباحث مقدماتی لازم برای تفسیر، مشتمل بر تفسیر برخی آیات می باشد. احتمالا «تفسیر سورة الفاتحة و بعض آیات القرآن» منسوب به وی، درس گفتارهای او در مدت پنج ماه زندانی بودنش در کوفه می باشد. همچنین احتمالا «الرد علی القدریة من القرآن» منسوب به وی، همان «الرد علی المجبرة» است که در ضمن مجموعه کتاب ها و رسائل زید منتشر شده است. زید «الصفوة» را به منظور اثبات برتری اهل بیت علیهم السلام با تکیه بر آیات قرآن نگاشت و در «کتاب القلة و الکثرة» که نگاشته خود زید یا به املای اوست، ملاک حقانیت نبودن اکثریت را از منظر قرآن اثبات کرد. «تفسیر غریب القرآن» در صورت صحت انتسابش به زید، نخستین تالیف در غریب القرآن خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"ناجی حسن در مقدمه تحقیق خود با اشاره به اینکه برخی محققان که از کتاب های زید سخن گفته اند، از این کتاب یاد نکرده اند، برای اثبات صحت انتساب کتاب مذکور به زید، بر این امر تأکید می کند که در برخی کتاب ها، از جمله تفسیر فرات کوفی، مطالبی از زید نقل شده که عینا در کتاب مورد بحث آمده است (ر.
آری، اگر در کتاب های مورد اشاره ایشان تصریح شده بود که مطلب منقول از کتاب الصفوة زید می باشد سخن ایشان درست بود، درحالی که چنین نیست، بلکه صرفا در کتاب های مزبور مطالبی از زید نقل شده که در کتاب مذکور هم موجود است؛ مثلا، در کتاب الصفوة درباره آیه تطهیر آمده است: «فقد علم أن جهالا من الناس یزعمون أن الله إنما اراد بهذه الآیة أزواج النبی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خاصة، فانظر فی القرآن فإن کان إنما جعل أهل الأنبیاء أزواجهم الذی أنزله علیهم فصدقوه، و إن کان یسمی للانبیاء أهلا سوی أزواجهم، فهذه الجهالة بأمر الله» (زیدبن علی، 1418ق، ص 533).
حدثنا ابوخالد عمروبن خالد الواسطی، عن زیدبن علی علیه السلام أنه سئل عن فاتحة الکتاب، (زیدبن علی، 1418ق، ص 119)، می نویسد: «این عبارت دلالت می کند بر اینکه عمروبن خالد واسطی متولی تدوین و جمع این کتاب بوده است و او این تفاسیر را از زید شنیده است، البته این امر مستلزم اینکه وی همه تفسیر را در یک مجلس شنیده باشد یا زید املاء کرده و وی نگاشته باشد، نیست» (همان، ص 119، پانوشت 2)."