چکیده:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی آسیبپذیری کاربریهای حساس شهر یاسوج هنگام وقوع مخاطرات است. روش گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی و نوع تحقیق، توصیفی ـ کاربردی و بر مشخصات کمّی و کیفی کاربریهای حساس شهر یاسوج و مدل کارشناسانه دلفی مبتنی است. برای رسیدن به اهداف پژوهش حاضر، ابتدا آسیبپذیری کاربریهای حساس شهر یاسوج (مراکز آموزشی، مراکز درمانی، مراکز نظامی، مراکز تجاری، ایستگاههای آتشنشانی و امداد و نجات) در برابر بحرانهای طبیعی بر اساس پنج شاخص اصلی (ساختاری ـ کالبدی، موقعیت ساختمان، تراکم و ابعاد انسانی، ارتباط و دسترسی، تجهیزات و ایمنی ساختمان) ارزیابی شد. همچنین میزان آسیبپذیری کاربریهای حساس در نواحی شهر یاسوج در برابر بحرانهای طبیعی بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان میدهد بین نواحی شهر یاسوج، ناحیة 4 دچار بدترین وضعیت از نظر میزان آسیبپذیری با وزن (841/ 0) و بهترین ناحیه از نظر میزان آسیبپذیری ناحیه 1 با وزن (111/ 0) است. نواحی 2 و 3 شهر یاسوج با میزان آسیبپذیری (350/ 0) و (581/ 0) در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. بدین ترتیب، نواحی 4 و 3 باید در برنامهریزی برای مدیریت بحران در اولویت قرار گیرند. بیشترین بعد آسیبپذیر کاربریهای حساس شهر یاسوج، بعد ساختاری ـ کالبدی و موقعیت ساختمان بهویژه در مصالح پی و اسکلت ساختمان و نزدیکی به گسل است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش در شاخصهای ارتباط و دسترسی به تجهیزات و ایمنی، بیشترین بعد آسیبپذیر، دوری از مراکز امداد و نجات و ایستگاههای آتشنشانی و همچنین کمبود خودروهای امدادرسان و کمبود تجهیزات پزشکی است. یافتههای پژوهش آشکار کرد که راهکار پیشنهادی، ST است؛ بنابراین، پیشنهادهایی از این جمله به کاهش خسارت جانی و مالی زیادی، هنگام وقوع مخاطرات منجر میشود: نظارت بیشتر شهرداری بر ساخت و سازهای مقاوم و استفاده از مصالح مقاوم در برابر بحرانهای طبیعی در ناحیه 4، ساماندهی رودخانه بشار برای جلوگیری از طغیان رودخانه در ناحیه 1، ایجاد کانالهایی برای انتقال آب از درون شهر به خارج از شهر بهویژه در مسیر سه آبراهه اصلی شهر و غیره.
خلاصه ماشینی:
براي رسيدن به اهداف پژوهش حاضـر، ابتـدا آسـيب پـذيري کاربري هاي حساس شهر ياسوج (مراکز آموزشي ، مراکز درماني ، مراکز نظامي ، مراکز تجاري ، ايستگاه هاي آتش نشاني و امداد و نجات ) در برابر بحران هاي طبيعي بر اساس پنج شاخص اصلي (ساختاري ـ کالبدي ، موقعيت ساختمان ، تـراکم و ابعاد انساني ، ارتباط و دسترسي ، تجهيزات و ايمني ساختمان ) ارزيابي شد.
قبلا تصور مي شد وقوع حوادث و بلاياي طبيعي مانند سيل و زلزله در مناطق شهري ، آثـار و پيامـدهاي کمتـري در مقايسه با اين مخاطرات در سطح روستاها دارد؛ اما با توجه به تغييرات مشخصي که در ساختار و سازمان شهرها بـه وجود آمده ، ايمني آن ها در برابر حوادث غيرمترقبه بسـيار ضـروري اسـت (حجـازي زاده و همکـاران ، ١٣٩٠: ٣٢)؛ بنابراين از مهم ترين معيارها در برنامه ريزي و مکان يابي کاربري هاي شهري ، عامل ايمني است (١١٤ :٢٠١٦ ,Milan et al) که به خصوص در سال هاي اخير در قالب بحث مديريت بحران ، بيشتر به آن توجه شـده اسـت (٩ :٢٠١٦ ,Zhang).