خلاصه ماشینی:
"به تمرین این روند ادامه دهید، به این ترتیب که اول یک موضوع اندوهبار یا زیانبار را مجسم کنید، بعد خودتان را در مورد آنچه تصور کردهاید افسرده، دشمنخو یه به ترتیب دیگری ناراحت حس کنید، سپس برای آشفته کردن خود چه باورهای غیر منطقی در ذهن دارید، بعد برای عوض کردن این باورها تلاش کنید، سپس با قدرت خود را مجسم کنید که این نظریات را رد کنید و مطابق فلسفه عقلانی جدید خود احساس و عمل میکنید.
مثال روشنکننده: در A یعنی تجربه یا اتفاق فعالکننده(دوباره)تصور کنید که نتوانستهاید کاری را به خوبی انجام دهید و سرپرست یا نیسان از شما به این خاطر شکست به شدت انتقاد کرده است شما در C (برداشت هیجانی تان)خود را افسرده و بیارزش حس میکنید و میخواهید بر این احساس ناراحتکننده غلبه کنید.
احتمالا خواهید دید که باورهای غیر عقلانی شما خطوط زیر را دنبال میکنند(برای من شکست و مورد انتقاد قرار گرفتن وحشتناک است!اگر سرپرست یا رئیس من به انتقاد از من ادامه دهد، کارم را از دست خواهم داد، دنیا عملا برایم به آخر خواهد رسید و هرگز دوباره کار خوبی بدست نخواهم آورد یا دیگر سرکار احساس شادی نخواهم کرد.
نمیتوانم شکست ومورد انتقاد قرار گرفتن را تحمل کنم!اگر همینطور شکست بخورم، ثابت میشود که به کلی آدم بیمصرفی هستم که عملا نمیتوانم در هیچ کاری موفق شوم!) خود را وادار کنید که باورهای غیر عقلانیتان را به وشنی ببیند سپس(در نقطه C) با شدت و سماجت با آنها معارضه کنید، تا جایی که ببینید مجبور نیستید آنها را قبول داشته باشید و میتوانید از آنها دست بردارید و در مورد چیزهایی نفرت انگیز که در A برایتان اتفاق میافتد یعنی شکست و مورد انتقاد قرار گرفتن احساس بسیار بهتری داشته باشید."