چکیده:
هدف:این پژوهش، به منظور بررسی رابطه میان سطح«هیجان ابراز شده»و «صفات
شخصیتی»در خویشاوندان بیمارن روانپریش انجام شد.روش:81 بیمار مبتلا به اختلال روان پریشی که به روش در دسترس انتخاب شده
بودند(50 مرد و 31 زن)به کمک مقیاس سطح هیجان ابراز شده (EEL)، میزان«هیجان
ابراز شدهی» خویشاوندان خود را تعیین و سپس 32 نفر از خویشاوندان بیماران(15 مرد و
17 زن)پرسشنامه تجدید نظر شده پنج عاملی شخصیت (R-IPOEN) را تکمیل
نمودند.دادههای پژوهش به کمک روشهای آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آنووای
یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها:نتایج نشان دادند که بین«صفات شخصیتی»-روان نژندگرایی، برونگرایی،
گشودگی به تجربه، توافق گرایی و وجدان گرایی-و«هیجان ابراز شده»رابطه معنا داری
وجود ندارد.اما بین یکی از مؤلفههای«هیجان ابراز شده»-مؤلفه مزاحمت و مداخلهگری-و
صفت وجدان گرایی رابطه و مثبت وجود دارد.این بررسی همچنین نشان داد که بین برخی
از مؤلفههای«هیجان ابراز شده»و رویههای شخصیتی(بین مؤلفه نگرش
منفی نسبت به بیماری با رویههای شخصیتی گرمی و هیجانهای مثبت، رابطه مثبت، بین
مؤلفه تحمل/انتظار با رویه شخصیتی گرمی رابطه مثبت، بین مؤلفه مزاحمت و مداخلهگری
با رویههای شخصیتی نوعدوستی، وظیفهشناسی و تلاش برای موفقیت رابطه مثبت)رابطه
معنادار، مثبت یا منفی وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"به احتمال بسیار زیاد، استراتژیهای متمرکز بر مشکل زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که موقعیت نسبت به تغییر تاثیر پذیر ارزیابی شده باشد، و لذا مواجهه به اصلاح و بهبود علل مشکل و پریشانی معطوف میگردد، استراتژیهای اجتنابی زمانی بکار برده میشوند که موقعیت غیر قابل تغییر ارزیابی گردد، و مواجهه به اداره و کنترل (1)او معتقد بود که خویشاوندان حائز هیجان ابراز شدهی بالا اسنادهای قابل کنترل و درونی دباره علل رفتارهای منفی بیمار میسازند و بیمار را به خاطر رفتارهایش مقصر و گناهکار میدانند(رفتارهایی که ممکن است نشانههای بیماری باشند)، از طرف دیگر، خویشاوندان حائز هیجان ابراز شدهی پایین بیشتر احتمال دارد که رفتارهای منفی بیمار را به عوامل غیر قابل کنترل بیماری نسبت دهند.
با توجه به این تعریف علت این رابطه را اینگونه میتوان تبیین نمود که، چون بیمار به علت بیماری دچار اختلال در قضاوت میشود، طبعا رفتارهایی خارج از هنجارهای اجتماعی از خود نشان خواهد داد و این عملکرد موجب حساس شدن خانواده نسبت به این موضوع که خویشاوندان بیمارشان نیاز به مراقبت بیشتری دارد شده و بالطبع باعث افزایش رفتار مداخلهگری آنان خواهد شد، و چون خانواده احساس میکند که بیمار در انجام امور خود ناتوان است لذا در کلیه امور شخصی او دخالت میکند، این مطلب میتواند تاییدی بر یافتههای اسکرایبر(1995)باشد(او معتقد بود که، هیجان ابراز شده محصول تعاملات مابین والدین و خویشاوندان بیمارشان است، بعبارت دیگر حضور بیماری پاسخ درگیری هیجانی مفرط را بوجود میآورد)."